"ثم اهتديت"
"آنگاه هدایت شدم"
📚
قسمت دوم :
💠گذری کوتاه بر زندگی مولف:
همگان خداى را بر نعمت اسلام و بر «بركات شيخ» [۱] شكر گفتند. روزهائى را گذراندم كه هرگز فراموش شدنى نيست و از خاطرم بيرون نمى رود آن همه شهرت و نام آورى-پس از آن قضيه-كه از منطقه ما گذشته و آوازه اش به كلّ شهر رسيد و در هر صورت آن شبهاى رمضان، در زندگيم تأثير بسزائى گذاشت و مرا با دين، بيشتر آشنا ساخت كه تاكنون آثارش نيز موجود است، چرا كه هرگاه راههاى زياد مرا سردرگم مى سازند، يك نيروى خارق العاده اى در درونم احساس مى كنم كه مرا به راه مستقيم مى كشاند و هرگاه در خود احساس ضعف شخصيّت و پوچى زندگى مى نمايم، آن يادگارها مرا به والاترين درجات روحى بالا مى برند و در درونم نور ايمان را روشن مى سازند كه مسئوليت را هرچند بزرگ است، تحمّل كنم. و گويا آن مسئوليّتى كه پدرم يا در حقيقت معلّمم، به من واگذار نمود كه همان امامت و پيشنمازى مردم در آن سن نوجوانى بود، مرا وادار كرد چنين احساسى داشته باشم كه نسبت به آن درجه اى كه خود مايل بودم بدان برسم يا لااقلّ از من خواسته مى شد، خود را مقصّر بدانم.
----------
[۱]: مقصود از شيخ، پير طريقت صوفيان است كه خاندان مؤلّف در آن زمان پيرو او بودند.
ادامه دارد...
#سیدمحمد_تیجانی_سماوی
#ثم_اهتدیت
#چگونه_مستبصر_شدم
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
https://eitaa.com/joinchat/1790967818C763ece4c90
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─