💠
   قانون  بی بنیان
▫️ در دنیا انسان چه در مسائل چه در مسائل چه در مسائل یا در مسائل یا بالأخره است یعنی باید یك سلسله اصول كلی و مبانی را پذیرفت، از آن اصول كلی و مبانی، مواد را استخراج كرد. همان طوری كه در فقه این كار انجام می ‌شود، در اخلاق، در حقوق، در سیاست، در اقتصاد، در فرهنگ هم باید بشود. ▫️ در همه اینها مخصوصاً در مسائل سیاسی و اجتماعی، آن مواد سیاسی یا اجتماعی را از مبانی می‌گیرند؛ مثل حریت مثل استقلال مثل امنیت مثل امانت مثل عدالت مثل مواسات مثل مساوات، اینها مبانی است، از این مبانی آن مواد را استنباط می ‌كنند؛ یعنی بر مبنای عدل بر مبنای مساوات بر مبنای مواسات یك سلسله موادّ حقوقی را استنباط می ‌كنند می ‌شود یا حقوق محلّی یا منطقه ‌ای یا بین ‌المللی؛ تا اینجا درست است! ▫️ مهم‌ ترین مبنا در بین این مبانی كه حرف اول را می‌ زند و از همه مهم‌ تر است مسئله است! عدل هم مفهومش خیلی شفاف و روشن است؛ عدل یعنی «وَضْعُ كُلِّ شَي‌ءٍ في مَوْضِعِه»، عدل یعنی هر چیزی را سر جایش قرار دادن. عدل مفهومش مِن أظهر الأشیاء است اما كُنهش فی غایة الخفاء است؛ عدل یعنی هر چیزی را سر جایش قرار دادن. خب جای اشیاء كجاست؟ جای اشخاص كجاست؟ جایش كجاست جایش كجاست؟ سركه و شراب جایشان كجاست؟ گوسفند و خنزیر جایشان كجاست؟ ▫️ آنچه به عنوان مطرح است صبغه علمی ندارد! عدل یعنی «وَضْعُ كُلِّ شَي‌ءٍ في مَوْضِعِه»، آن وقت جای اشیاء را به جای اینكه خالق معین كند خودشان معین می ‌كنند، این چه علمی است؟! این است! جای اشیاء را جای اشخاص را جای امور دیگر را كسی باید معین كند كه آفرید و آن خداست. 📚 سوره مبارکه قصص جلسه 20 تاریخ: 1391/07/29