اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت - شهادت امام هادی علیه السلام جدَّت امضا می‌کند خرجِ سفر هم با شما سَیِّدی اِبنُ‌الرّضا می‌خواهم از تو کربلا روضه‌خوانِ سامرای بی‌کسی باشد حسن یوسفِ زهرا دوباره زد خدایا دست و پا دست‌وپا که می‌زدی بر روی سینه پا نبود خنجری از پیکرت سر را نبرِّید از قفا زخم‌های نیزه و شمشیرها بر تن نبود کینه‌ها بر گونه‌های تو نکوبیده عصا بر روی نیزه سرت پیشِ حریمِ تو نرفت وا نشد پای حرامی‌ها به خیمه... اِی خدا روضه‌یِ بزمِ شراب و طعنه‌ها باشد عذاب... هم برای مرد هم بانوی دربارِ حیا سامرا را کربلایی می‌کنم با روضه‌ات می‌زند سرداب ناله منتقم دیگر بیا @sehreashk