اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی سالروزِ تخریبِ قبورِ ائمه‌یِ بقیع و امام حسن علیه السلام خاکهایِ حرمت سرمه‌یِ چشمِ عرش است شهپرِ روح‌الامین در حرمِ تو فرش است تو امامِ دلِ اربابِ شهیدِ مایی یاحسن روزِ قیامت تو اُمیدِ مایی من و دل کَندن از این عشقِ خدایی ؟! هرگز رو به کَس غیرِ تو کردم به گدایی ؟! هرگز من به نان و نمکِ سفره‌ات عادت دارم با غلامیِ حرم حکمِ سعادت دارم حرمِ خاکیِ تو جنّةُ‌الاعلایِ من است ضربانِ دلِ عشّاق حسن یاحسن است روضه‌یِ غربت و تخریبِ حرم آبم کرد غصّه‌یِ گل‌پسرِ فاطمه بی‌تابم کرد نَه چراغی نَه رِواقی نَه زیارتنامه زندگیِ حسنِ فاطمه شد غم‌نامه‌ گرد وُ خاکی‌تر از این صحن وُ سرایِ غم نیست جز امیرِ کرم اینجا اَحدی مَحرم نیست خاطراتِ غمِ کوچه مانده در خاطرِ او نیست جز مادرِ غم‌دیده کسی زائرِ او خاکِ صحن و خاکِ چادر پیشِ هم جا دارند چشم‌هایِ مادر و چشمِ پسر می‌بارند پسر از غصّه‌یِ یاسی که شده نیلوفر مادر از غصّه‌یِ صحنِ پسرِ پاره‌جگر‌ کاش آقا مَرهمِ زخمِ دلِ تنگ شود صحنِ خاکیِ امامِ مجتبی سنگ شود جایِ روضه در بقیعِ غمِ زهرا خالی‌ست مجلسِ یاحسن است و جایِ ‌آقا خالی‌ست @sehreashk