اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت شهادت امام باقر علیه السلام و روضهیِ کربلا
لبهایِ خشکیده دَمِ آخر تکان خورد
آمد به یادش نیزهای که بر دهان خورد
پیراهن و عمّامهای روزیرسان شد
انگشتری شد نان و آنرا ساربان خورد
اِی وای از زهرِ هشام وُ قصّهیِ شام
غصّه برایِ هر دو روضه قدکمان خورد
زهرا به رویِ سینه میکوبید وقتی.....
زینب به چشمَش دید بر لب خیزران خورد
اِی کاش میمُردم زبانم لال آقا
مَقتل نوشته پایِ سر یک استکان.... خورد....
تو پابرهنه پایِ سر سرگشته بودی
در کوچهها مُشتوُلگد بر کودکان خورد
روضه بخوان اِی روضهخوانِ چارساله
از دزدِ معجر تازیانه عمّهجان خورد
رَگهایِ بابا را تماشا کرد اُفتاد
آیا پس از این ندبهخوان هرگز تکان خورد
#حسین_ایمانی
#غزل #شهادت #روضه #بقیع #امام_محمد_باقر_علیه_السلام
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام
اگر از این جگرِ پاره شرر در آمد ؟!
اگر از سینهیِ در شعله نفس بر آمد؟!
دستوپایی زدم وُ بویِ گلِ یاس رسید
مژده دادم به دلِ سوخته مادر آمد
تُحفهای آمده از سویِ هشامِ ظالم
خونِ دل از دلِ خونین شده آخر آمد
کربلایی شده اوضاعِ مدینه یارب
شعله از خیمه به سویِ دلِ مضطر آمد
یاد دارم که غروبِ غم و اندوهِ حرم
پابرهنه شدم و بر رویِ نِی سر آمد
خار پاهایِ من و رقیّه را زخمی کرد
تکّهای خیمهیِ سوزان جایِ معجر آمد
در خرابه کمکِ عمّهیِ سادات شدم
سرِ خونینشده بر دامنِ دختر آمد
کوفه نانِ صدقه پیشِ دو پایم انداخت
چشمِ عمّه خون شد و غیرتِ حیدر آمد
چون پدر زندگیام را خرجِ روضه کردم
روضه افتاد و صدایِ آهِ کوثر آمد
کربلاییِ بقیع ندبهیِ غم میخواند
کاش یک جمعه بگوئیم که دلبر آمد
#حسین_ایمانی
#غزل #شهادت #بقیع #امام_محمد_باقر_علیه_السلام
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه شهادت امام محمّد باقر علیه السلام
انگار قراره تا دنیا
دنیا بمونه بسوزه
تو لحظهیِ جون دادن هم
تنها بمونه بسوزه
تشنگیِ کربلا رو چشیده
حالا باید سفر کنه
رویِ نیزه دیده سرِ بریده
چطور با غصّه سر کنه
وقتی عمّه سیلی میخورده میخواست
صورتشو سِپر کنه
امّا نشد
با رقیّه همسفر
پابرهنه پایِ سر
رفته با دو چشمِ تر
همراهِ زینب
مولایِ من ( یا امامَنَا الغریب ۳ ) امامِ باقر /۴/
دمِ آخری شبیهِ .....
گودال میزنه دستوپا
تشنهلبه و میسوزه
میسوزه جیگرِ زهرا
زهرِ کینه قلبشو میسوزونه
داره میسوزه جیگرش
تارِه دیدههاش دیگه نمیبینه
درست مثِه مادرش
امّا رویِ نیزهها نمیشینه
غروبِ غمها سرش
کربوبلا
پا به رویِ سینه بود
رویِ غنچه شد کبود
شده بینِ خاک و دود
همراهِ زینب
مولایِ من ( یا امامَنَا الغریب ۳ ) امامِ باقر /۴/
صبرم به سر اومد ارباب
تا کی حرمو نبینم
عرفه حرم نرفتم
چه داغیه تویِ سینهَم
ماهِ غمِ تو تو راهه ارباب
کاش دستمو بگیری
رو لبهایِ زهرا آهِه ارباب
به دامِ غم اسیری
من نوکرِ روسیاهِ ارباب
تو بهترین امیری
اربابِ من
یه روزی تو روضههات
نوکرت میشه فدات
میره سمتِ کربلات
همراهِ زینب
اربابِ من ( یا امامناَالغریب ۳ ) اباعبداللّه /۴/
#حسین_ایمانی
#نوحه_زمینه #شهادت #بقیع
#امام_محمد_باقر_علیه_السلام
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه شهادت امام باقر علیه السلام سبک مدینه دوباره ......
مدینه دوباره
زمینِ پر از بلا شده
یه آقایِ خسته
روضهخونِ کربلا شده
پرستویِ مهاجرم بال و پرم میسوزه
به یادِ شاهِ تشنهلب داره جیگرم میسوزه
تنم مثِه حرم مثِه.....دلِ مادرم میسوزه
اَناَالغریب یا مظلوم /۴/
منی که یه عمره
روضهخونِ گودالِ غمَم
تویِ کوچههایِ.....
سینهزنیِ محرّمم
دلم مثِه خیمههایِ شاهِ کرم میسوزه
آتیش گرفتم انگاری دوباره حرم میسوزه
تنم مثِه حرم مثِه دلِ مادرم میسوزه
اَناَالغریب یا مظلوم /۴/
چند روز پیشتر از این
مدینه پر از زائر بود
دورِ بقیعِ غم
حلقهیِ ماتم حائر بود
حالا بقیع چه خلوته دلِ دلبرم میسوزه
از اینهمه غصّه و غم دلِ نوکرم میسوزه
تنم مثِه حرم مثِه دلِ مادرم میسوزه
اَناَالغریب یا مظلوم /۴/
عرفه رسید و ......
از قافله جا مونده غلام
از راهِ دور ارباب
میده به تو نوکرت سلام
دوباره از دوریِ تو داره جیگرم میسوزه
بارونی میشه دیدههام چشمایِ ترم میسوزه
تنم مثِه حرم مثِه دلِ مادرم میسوزه
اَناَالغریب یا مظلوم /۴/
#حسین_ایمانی
#نوحه_زمینه #شهادت #بقیع
#امام_محمد_باقر_علیه_السلام
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام
سوخته در شعلههایِ زهرِ کینه پیکرم
آتش افتاده به جانم سوخته بال وُ پَرم
سوختم آتش گرفتم خشک شد لبهایِ من
کربلایی شد خدایا لحظههایِ آخرم
وای از زهرِ هشام و خاطراتِ شهرِ شام
یادگاریِ حریمِ مضطر و شعلهورم
سرنوشتِ من گِره بر روضهها خورده خدا
کربلا یا کوفه و شام و مدینه یا حرم.....
هر کجا باشم به یادِ عصرِ عاشورایِ عشق
روضهخوانِ عمّهیِ سادات و یارِ بیسرم
من سرِ جدِّ غریبم را به نیزه دیدهام
شاهدِ دزدیدنِ انگشت با انگشترم
گوشهیِ ویرانه دیدم روضهخوان دق کرده بود
از همان دَم تا همین جا ندبهخوانِ دلبرم
#حسین_ایمانی
#غزل #شهادت #بقیع
#امام_محمد_باقر_علیه_السلام
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام
نفس کشیدنِ آقایِ ما خدا سخت است
مدینه گوش نَده حرفِ کربلا سخت است
چه کرده زهرِ جفا با دلش که میسوزد ؟!
دوباره یادِ عطش باز ماجرا سخت است
دوباره یادِ همان روزهایِ قحطیِ آب
دوباره یادِ غروبی که روضهها سخت است
همان غروب که پایِ برهنه در صحرا
دوید وُ دید که آتش گرفته پا سخت است
به نیزه رفت سری پیشِ چشمِ گریانی
حرم اسیر شده میرود کجا؟! سخت است
عذابِ کوفه وُ شامِ بلا وُ زهرِ هشام....
چه آمده به سرش ؟! اینهمه بلا سخت است
بقیعِ غم دَمِ یابنالحسن بیا گوید
بیا عزیزِ دلم دوری از شما سخت است
#حسین_ایمانی
#غزل #شهادت #بقیع #امام_محمد_باقر_علیه_السلام
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام
من شعله را از کودکیام میشناسم
این سوختن را از محرّم میشناسم
امروز با زهرِ ستم میسوزم امّا
این سوز را از فصلِ ماتم میشناسم
جنگِ هشام از ننگِ شامی سختتر نیست
صدرنگ بودن را مسلّم میشناسم
ریگِ بیابان و مُغیلان و عطش را
با نالهیِ ناموسِ خاتم میشناسم
هر روز یادِ کربلایِ عشق هستم
من روضه را با آه و اشکم میشناسم
در کودکی خورشید را بر نیزه دیدم
آوایِ قاریِ نِیِ غم میشناسم
در کوچههایِ کوفه و ویرانهیِ شام
با عمّه بودم تا بگویم میشناسم ....
من هِقهِقِ دردانهیِ دق کرده را با ....
شرمِ امانتدارِ پرچم میشناسم
من یادگارِ روضههایِ کربلایم
گودالِ داغِ شاهِ عالم میشناسم
چشمانتظارِ یوسفِ زهرا نشانم
تیغِ تقاص و طالبِ دَم میشناسم
یابنالحسن برگرد که موعود را با.....
آقا بیایِ نهرِ علقم میشناسم
#حسین_ایمانی
#غزل #شهادت #بقیع
#امام_محمد_باقر_علیه_السلام
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیه شهادت امام سجّاد علیه السلام
تو خطبه خواندی و ملائک پر درآوردند
بر منبرِ کوفه مگر پیغمبر آوردند!!!
یک عمر مولا گفت در کوچه چه شد آخر…
در شهرِکـوفه دسـتْبسته حیدر آوردند
آغاز شد خطبه پس از نامِ رسولاللّه
پس سَر دَرآوردند که با خود سر آوردند
لحنِ علیِ ابنِ حسینِ ابنِ علی این است
افتادهاند از پا اگر چه لشکر آوردند
بر دست ُو پایِ تو غُل وُ زنجیرهایی بود
که دستشان با هر دعـایِ تو بَر آوردند
دیدند مثلِ مـادرت ساکـت نخواهی شد
بر رویِ نیزه پیشِ رویِ تو سر آوردند
عالَم فدایِ گریههایـت حضرتِ سجّاد
در چشمهایت ندبه را با کوثر آوردند
#غزل #مدح_مرثیه #شهادت #امام_سجاد_علیه_السلام #بقیع #کربلا
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ترکیببند شهادت حضرت اُمُّالبنین سلام اللّه علیها
عبّاس را تعلیمِ تو عبّاس کرده
درسِ تو او را آیهیِ احساس کرده
ای جانشینِ فاطمه در خانهیِ نور
زینب به دامانِ تو یادِ یاس کرده
اللّهُاکبر از وفایِ بینظیرت
که یاوریِ دینِ خیرُالنّاس کرده
گلهایِ تو نذرِ گلِ زهرا و حیدر
کردارِ تو کربوبلا اِحداث کرده
اُمُّالبنینِ بیبنینِ اشک و آهی
تو داغدارِ آب و مشک و خیمهگاهی
عبّاس دادی و به فکرِ قحطِ آبی
در فکرِ قولِ ساقی و طفلِ ربابی
شرمندهای از زینبین و از سکینه
یادِ امید و نااُمیدی و عذابی
حکّاکِ قبرستانِ فرضیِ بقیعی
مامِ شهیدانِ ولایِ بوُترابی
یک عمر روضهخوانِ غمهایِ حسینی
یادآورِ جسمی به زیرِ آفتابی
ای روضهیِ روشنگرِ شهرِ مدینه
عالم فدایِ شرمَت از رویِ سکینه
عبّاسِ تو در راهِ دین داده دو دیده
پیکانِ کینه چشمِ پاکش را دَریده
او مشک را با جان و دندانش گرفته
وقتی دو دستش تیغِ نخلستان بریده
زهراست راضی از وفاداریِ عبّاس
در علقمه یَل آبرویت را خریده
اُمُّالبنین صد آفرین بر دستهایت
درسِ وفایِ تو اباالفضل آفریده
وقتی گُلت فرمانروایِ نَشعَتِین است
ذکرِ لبم در مجلسِ سوگت حسین است
#شهادت #حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها #بقیع
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیه حضرت اُمُّالبنین سلام اللّه علیها
وفایِ عالیِ اعلا اَدیبهیِ اَعلم
کنیزِ خانهیِ زهرا مَلیکهیِ عالَم
شکوهِ صبر و عبادت زبانزدِ ایثار
شروعِ قصّهیِ سقّا مُتمّمِ علقم
گرفته حضرتِ عبّاس از تو درسِ ادب
تپیده در غمِ مولا دلِ تو در همهِدَم
تو وقفِ حیدر و آن چاٰر شیر وقفِ حسین
جنونِ عشق و تمنّا فدایِ یار سرم
وجودِ تو به هوایِ صفایِ آئینه
مدینه را به تماشا کشانده تا به حرم
تمامِ هستِ تو قربانیِ نگاهِ نگار
چهار ماهِ تو بر نیزهها اَمان زِ ستم
تو در بقیع به انگشتِ حسرتَت کردی
قبورِ گمشده پیدا گرفتهای ماتم
دِگر نَه اُمِّبنین مادرِ غم و اشکی
نَه با ربابه و لیلا که شرمسارِ خِیَم
مُحرّمی زِ نوایت به پا شد اِی بانو
همیشه کربوبلا لحظه لحظه روضهیِ غم
فدایِ اشکِ تو در قصّههایِ ساقی و مشک
به لطفِ درسِ تو بالا اِلیَالاَبد پرچم
برایِ ختمِ اباالفضل ذکرِ وای حسین
شکفته بر لب و فردا مُشوّقت خاتم
میانِ بزمِ عزایت رضایتت این است
شود حسینیه دلها حسین وِردِ لبم
به نامِ اُمِّبنین ندبههایِ دینِ مبین
رسیده دشتِ بلا در حریمِ شاهِ کرم
#شهادت #حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها #بقیع
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور شهادت حضرت امالبنین سلام اللّه علیها
آرایههایِ عشق و ایثار
مادرِ عبّاسِ علمدار
دیوانی از عشق و شهامت
اسوهیِ صبر و استقامت
روحِ .....
وفایِ ناب و عشق و احساسی
تو باغبانِ غنچهیِ یاسی
مشقِ فداکاریِ عبّاسی
کوهِ .....
حمایت از علیِ اعلایی
فاطمهیِ دیگرِ مولایی
ملیکهای کنیزِ زهرایی
بیبی امالبنین امالبنین بیبی /۴/
دریایِ لطفت بیکرانه
امواجِ مهرت عاشقانه
تمثالِ عشقی در زمانه
پناهِ مولا کنجِ خانه
هستی
تو تکیهگاهِ حیدرِ تنها
گوشی برایِ گفتنِ غمها
حلقه به گوشِ خانهیِ زهرا
کردی
گلهایِ خود فدایِ عاشورا
سِپر برایِ تشنهیِ صحرا
فداییانِ یوسفِ زهرا
بیبی امالبنین امالبنین بیبی /۴/
فاطمهیِ ثانیِ حیدر
فرزندِ تو شیری دلاور
عبّاسِ تو ساقیِ لشکر
بابالحوائج روزِ محشر
عبّاس
از تو گرفته درسِ دینداری
با شیرِ تو کرده علمداری
تو مادرِ امیر و سالاری
هستی
فدایِ کربلا و گلهایت
نیها و سرهایِ پسرهایت
عالم فدایِ درد و غمهایت
بیبی امالبنین امالبنین بیبی /۴/
#شهادت #حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها #بقیع
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ترکیببند شهادت حضرت اُمُّالبنین سلام اللّه علیها
نهان میگوید از حیدر زبان میگوید از مولا
زمین میگوید از حیدر زمان میگوید از مولا
تمامیِ کُتب را خطبهخط خواندی اگر حتماً ....
به اینجا میرسی تاریخدان میگوید از مولا
علیٌ حُبُّهُ جُنَّة عدو او را کند تمجید
ببین دشمن شبیهِ دوستان میگوید از مولا
عصایِ دستِ احمد در غم و سختی علی بوده
چه جانانه شبِ معراج جان میگوید از مولا
زمین و آسمان مدحِ امیرالمؤمنین گفته
همان شاهی که اِیوَاللّه بر اُمُّالبنین گفته
چه بانویی چه اولادی عجب عشق و تولّایی
چه صبری و چه ایثاری عجب رفتارِ زیبایی
عروسِ خانهیِ حق بود و رویِ شانهاش بیرق
عروسی که به خود گفته کنیزِ بیتِ زهرایی
جهادی بوده با رفتارِ خود تبیینِ دین کرده
ندارد در مَرامش کِبر و خودبینی دَمی جایی
کسی که در مدینه کربلایی زندگی میکرد
پَرَش وا شد چرا که در دلِ او نیست پروایی
شجاعت را شهادت را ولایت را شهامت را
مدرّس میکند تدریس عشق و استقامت را
بشیر از شیرهایِ دامنِ مادر خبر آورد
پسرهایش که نَه تنها برایش یک سِپر آورد
فقط بیبی سراغِ شاهِ دین را میگرفت امّا .....
پیامآور پیامِ مشک و دست و چشم و سر آورد
به او از دستهایِ رویِ خاک و مشکِ خالی گفت
وَ آن چنگی که از گوشِ گلی آویزه در آورد
بشیر از بچّهها میگفت او میگفت ثاراللّه
اَمان از خنجری کهنه که صبرش را به سر آورد
اَمان از ضربههایی که پسِ سر خورده با شدّت
اَمان از پایِ سر چانهزنیها بر سرِ قیمت
چه آمد بر سرِ مادر که سر از رویِ نِی اُفتاد
سری بر نیزهای پهلو زد وُ دُردانه هِی اُفتاد
بزرگِ هر عشیره برده همراهِ خودش یک سر
حرامی سنگ زد از نیزه سر نَه حکمِ رِی اُفتاد
مدرّس با لباسی مُندَرِس مهمانِ بزمی شد
دو چشمِ خیسِ شاگردِ کلاسِ او به وِی اُفتاد
الهی شکر مادرجان نبودی کَعبِ نِی میزد
به رویِ مویِ خاکی قطرههایِ سرخِ مِی اُفتاد
اَمان از خیزران و کامِ عطشان و لب و دندان
بخوان روضه بخوان ندبه بگو برگرد مهدی جان
#شهادت #حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها #بقیع
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل - بقیع (مرثیه)
دارد بساطِ گریه را می چیند امّا بیصدا
روضه گرفته مادرِ سادات اینجا بیصدا
اینجا کسی که میبَرد نامِ علی را مجرم است
بالایِ قبرَت یاعلی میگفت زهرا بیصدا
صحن و سرا اَفلاکی و بالِ کبوتر خاکی و...
دارد زیارت میکند آقا شما را بیصدا
سینه زدن نَه... گریه کردن نَه...کمی آرامتر
یا سَر از این دیوار بردار و برو... یا بیصدا
بغضِ گلو را وا نکن یاد از غریبیها نکن
اینجا زیارتنامه میخواند تماشا بیصدا
از ذهنِ تو خواهد گذشت این آرزویِ کهنهات
گوشِ شنیدن نیست میگوییم رویا بیصدا
در اصفهان باید ضریحی ساخت از جنسِ طلا
هرگز نمیماند حریمِ دلرباها بیصدا
صحنَت شود آباد مثلِ صحنِ گوهرشاد تا...
فریادِ یاحیدر شود آزاد و غمها بیصدا
#بقیع #تخریب_قبور_ائمه_بقیع #غزل
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت سالروزِ تخریبِ قبورِ ائمهیِ بقیع
در خیالم چشم میدوزم به گنبد تا بسوزم
باید از داغِ شما با روضهیِ زهرا بسوزم
نیست خورشیدِ جهانافروز محتاجِ چراغی
دوست دارم من که شمعی باشم و اینجا بسوزم
این تماشایِ حریمِ خاکیِ شاهِ کرامت
آنقَدَر سخت است باید در دلِ دریا بسوزم
مجتبیٰ یعنی غریبی بغضِ سنگین آهِ مُمتَد
مجتبیٰ یعنی بگویم کوچه واویلا بسوزم
صحنِ مادر گمشده صحنِ پسر گنبد ندارد
من نمیدانم بسازم با مصیبت یا بسوزم
آفتابِ داغ میتابد دلم آتش بگیرد
سایهبانی هم نمیبینم در اینجا تا بسوزم
سوختن سهمِ حسن سهمِ تمامِ سینهزنهاست
هر دوشنبه میکنم این روضه را برپا بسوزم
کوچهای تنگ و دلی سنگ و صدایِ ضربِ سیلی
باید از این غصّه تا دیدارت اِی آقا بسوزم
#غزل #سالروز_تخریب #بقیع #مدینه #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت سالروز تخریب مقبرهیِ أئمهیِ بقیع
دوباره کینهیِ اهلِ مدینه طوفان شد
دوباره مادرِ ما فاطمه پریشان شد
بنایِ اهلِ مدینه عذابِ زهرا بود
بنایِ فاطمیّون در بقیع ویران شد
چهار سنگ نشانِ چهار اقیانوس
هوا هوایِ غم و غصّهیِ غریبان شد
نَه زائری نَه چراغی نَه گنبد و صحنی
نَه روضهای نَه صدایی چه باعزیزان شد؟!
بیا عزیزِ دلِ فاطمه بساز حرم
که خون به قلبِ نبی ُو علی وُ قرآن شد
برو بقیع و بخوان روضههایِ آن کوچه
که شانهیِ پسری تکیهگاهِ جانان شد
بخوان از آن گلِ یاسی که ارغوانی شد
بگو چه دید عمویت حسن که گریان شد
بیا و روزِ بقیع را خودت رضایی کن
بیا که خاکِ عمویِ تو العجلخوان شد
#غزل #بقیع #سالروز_تخریب #مدینه
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره شهادت امام صادق علیه السلام
آتش و تازیانه و طعنه
روضههایِ مدینه شد تکرار
دستِ مولا اگر چه بسته شده
لختهِخون نیست بر در و دیوار
آشنایِ غریب را بردند
خانه مانده میانِ آتش و دود
دور وُ بَر را نگاه کردم شکر
بازویِ بانویی نبود کبود
بیعبا و عصا و عمّامه
احترامِ امام میشکند
نکند باز هم کسی محکم
با لگد بر درِ حرم بزند
چقَدَر بددَهان وُ بدجِنسند
کافرند و شعارشان دین است
نوکِ مسمار ظاهراً داغ است
روضه آیا شکستنِ سینهَست
ناگهان شد مسیرِ روضه عوض
پشتِ مَرکب دوید واویلا
نکند پیشِ چشمِ اهلِ حرم
سرِ بر نیزه میرود بالا
دشمنِ مست بر رویِ سرِ او
تیغِ تیز و برهنه میگیرد
نکند جانِ خواهرِ او را
خنجری کُند وُ کهنه میگیرد
کاش شاگردها کمک بُکنند
که سرش رویِ نیزهها نرود
اهلِ روضه دعا کنید فقط ....
بدنش زیرِ دستوُپا نرود
زهرِ کینه اگر چه سوزانده
پیکرش سر به نیزه سنگ نخورد
شکرُلِلّٰه بعدِ او چنگی ....
معجری از سری نَکَند وُ نَبُرد
دوستانش برایِ غسل و کفن
آمدند و زمین نماند تنَش
پیشِ چشمِ سهسالهای ظالم
نزده چوب بر لب و دهنش
بانیِ روضههایِ کربوبلا
روضهِ انگشتر است و انگشت وُ ....
ساربانی که کاروان را برد
با لگدها وُ ضربهیِ مُشت وُ ....
کاروانی که خسته و زخمی
شب به شب در خرابه اردو زد
ندبهخوانی برایِ اینکه راه ....
بِرود دست را به پهلو زد
#شهادت #امام_صادق_علیه_السلام #بقیع
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیهیِ شهادت امام صادق علیه السلام
ای بهشتِ بهشتیان حَرمَت
وِی ستونهایِ دینمان عَلَمت
سَلسَبیلِ کلامتان جاری
جبرئیل است جاننثارِ دَمَت
خوش به حالِ کسی که زانو زد
در کلاسِ کلام یا قلمَت
آخرِ هر کلاستان روضه
دستهایِ قلم شده قَسمَت
به اباالفضل دین و دینداری
عمل و علمِ توست با عَلمَت
کُنیهِات کُنیهیِ حسینِ شهید
خودِ پروردگار محتشمَت
عاشقِ خالقی و رازقِ عشق
صادقی صادقانه هَمُّ و غَمَت ....
به خدا جز نجاتِ خلق نبود
پس دعا کُن که میرسد صَنمَت
#غزل #مدح_مرثیه #شهادت #بقیع
#امام_صادق_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوبیتی شهادت امام صادق علیه السلام
اگر چه حُرمتِ او شد شکسته
دو دستش شد میانِ کوچه بسته
ولی شکرِ خدا بر گونههایِ ....
گلِ یاسَش نمانده جایِ دستِ ....
#دوبیتی #شهادت #روضه #بقیع
#امام_صادق_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع شهادت امام صادق علیه السلام
پیرمرد است ولی حُرمتی از شهر ندیده
فتنه او را پابرهنه وسطِ کوچه کشیده
بیعصا پشتِ سرِ مَرکبِ کفّار دَویده
نفسَش مثلِ همان عمّهیِ دردانه بریده
پیرمرد است ولی روضهیِ او مثلِ سهسالهَست
شده مأمورِ عذابَش دشمنِ بد دَهنِ مَست
میزند عیب ندارد میکشد صابرم امّا ....
وای از این زخمِ زبان و وای از آن بد دَهنیها
چه گناهی دیده از مادرِ ما حضرتِ زهرا
باز هم کوچه شده داغِ دلِ زخمیِ مولا
باز هم کینهیِ این شهرِ مدینه علنی شد
روضهیِ شیخالأئمّه علوی و حسنی شد
تیغِ عریان طرفِ این سر وُ حلقوم نیاید
حکمِ مُثلِه شدنِ پیکرِ محکوم نیاید
هیچ اَسبی به سویِ نعشِ تو مظلوم نیاید
روضه هرگز طرفِ خانه و خانوم نیاید
روضه این است اَراذل همه رفتند به گودال
غارتی بعدِ تنَش رفته سراغِ زن و اطفال
چنگها پیرُهنِ پاره و آویز کشیدند
از قَفا سر که جدا شد لالهیِ گوش دَریدند
پایِ نِی پایِ برهنه بچّهها آه دویدند
دیدههایی که پس از سیلیِ کین هیچ ندیدند
کربلا تا خودِ کوفه تا خودِ شام ببارند
پایِ نیزه ندبهخوان تا سحرِ وصلِ نگارند
#شهادت #امام_صادق_علیه_السلام #بقیع
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه ( شور ) شهادت امام صادق علیه السلام
وقتی تو رو با طعنه آزردن
پایِ برهنه کشیدن بردن
حتماً بودی به یادِ اون روزی ....
که بچّهها تازیانه خوردن
وقتی نمازتو شکستن آه
دستاتو که تو کوچه بستن آه
حتماً به یادت افتاد این روضه
که نیزهدارا مستِ مَستن آه
وقتی که زهر جیگرتو سوزوند
آتیش دلِ حرمتو لرزوند
حتماً به یادت افتاد این روضه
شمر با لگد بدنو برگردوند
کشیدنت پشتِ سرِ مَرکب
یه عدّه گرگصفتِ لامذهب
حتماً به یادت افتاده وقتی ....
مضطر شد عمّه جانتون زینب
روزی که روضهها نفسگیر بود
وقتی بالا سرِ تو شمشیر بود
حتماً به یادت افتاد این روضه
سرنیزه با تَرقُوه درگیر بود
دشمنتون زخمِ زبون میزد
حرفاش آتیش به دلتون میزد
حتماً به یادت افتاد این روضه
به لب کسی با خیزرون میزد
وقتی که افتادی رویِ خاکا
صدا زدی واویلتا زهرا
حتماً به یادت افتاد این روضه
که با صورت خورده زمین سقّا
شکرِ خدا که روزیمه روضهت
گریون میشم تا میگم از غربت
الهی پایِ رکابِ مهدی
بیایم بقیع با بیرقِ هیأت
آقام آقام آقام آقام آقام /۴/
#زمزمه #شور #امام_صادق_علیه_السلام #بقیع
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه مسجدی شهادت امام صادق علیه السلام سبک سلامِ یاسین ......
دوباره هیزم دوباره شعله
دوباره آهِ ابوتراب /۲/
دوباره مردم دوباره طعنه
دوباره این شهر و اضطراب /۲/
امان از این کینهیِ مدینه
آتشِ بیرحم و زخمِ سینه
بر سینه و سر میزند آقا
مولا شیخالأئمه واویلا
آه و واویلا /۳/ اباعبداللّه
صدایِ آهِ روضهیِ غربت
پیچیده در گوشِ کوچهها /۲/
شد پابرهنه شکسته حُرمت
شده مدینه کربوبلا /۲/
پایِ پیاده دنبالِ مَرکب
شد نوحهخوانِ روضهیِ زینب
میسوزد سینهات ولی آقا
نمیزنی لبتشنه دستوپا
آه و واویلا /۳/ اباعبداللّه
#نوحه_مسجدی #شهادت #بقیع #امام_صادق_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه واحد شهادت امام صادق علیه السلام سبک باز رو لبهام امشب .....
اهلِ روضه امشب
میزنن تو سینه
دلا پر میگیره
میره تا مدینه
کاش میشد باشه رویِ ....
خاکِ قبرِ تو شمعی
تویِ صحنت بگیریم
روضهیِ دستهجمعی
شورمون بشه ذکرِ ....
عبّاس أیْنَ عَمّی
هر جا حرفِ غم و آه و بلائیه
گرمیِ روضه شاهِ کربلائیه
یاحسین یاحبیبی ابیعبداللّه /۲/
تویِ هیأتها تا ....
حرفِ سقّا میشه
مهمونِ سینهزنها
خودِ آقا میشه
مردِ همّت و غیرت
مُنتهایِ حماسه
هر کی عاشقت عبّاس
نباشه آس و پاسه
خادمِ حرمِ تو
آخرِ باکلاسه
تو یَلِ عالمینی
مادرت زهراست
افتخارِ حسینی
پرچمت بالاست
سیّدی یا اباالفضل یا ابوفاضل /۲/
کربلا رویا وُ ....
حسرتِ هر روزه
تو آتیشِ هجرت
دلِ من میسوزه
خواب دیدم تویِ صحنت
روضهخونتم آقا
باز چشام خیره شد به .....
پرچمِ حرم آقا
اربابِ وفا اینه
حرفِ آخرم آقا
گر چه نوکرِ پست وُ ....
روسیاتم من
شبِ اوّلِ قبرم
چشم به راتم من
یاحسین یا حبیبی ابیعبداللّه /۲/
#نوحه_واحد #شهادت #امام_صادق_علیه_السلام #بقیع
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مثنوی شهادت امام صادق علیه السلام
شهادت میدهد شهرِ مدینه
که سوزانده دلم را زهرِ کینه
دو دستم بسته و قلبم شکسته
به رویِ سینه کوهی غم نشسته
مرا پایِ برهنه میکشیدند
به سویِ کاخِ فتنه میکشیدند
جسارت بر امامی پیر کردند
مرا از زندگانی سیر کردند
من و دیدارِ بزمِ عیش ؟! یا رب
چه آمد بر سرم ؟! ای وای زینب
اگر بر دستِ من بند و طناب است
عذابم دیدنِ بزمِ شراب است
اگر با دستهایِ بسته رفتم
وَ بر خاک و خُلِ کوچه نشستم
بدن صدچاک و دشمن رویِ تن نیست
تنم بر خاک بیغسل و کفن نیست
به حنجر خنجرِ ظلم و ستم .... نَه
نگاهی خیره بر اهلِ حرم .... نَه
به پیشِ طفلِ من از رویِ نیزه
نریزد از سرِ من خونِ تازه
میانِ شعلهها طفلی هراسان
نمیگیرد سراغِ شاهِ مردان
برایِ بردنِ یک گوشواره
نکرده دشمنِ دین گوش پاره
بدان روضه فقط آب است و تشنه
غریبِ مادر و غوغایِ دشنه
به یادِ کربلا باید ببارم
دقیقههایِ غیبت میشمارم
تقاصِ غصّهها و درد آقا
به حقِّ مادرت برگرد آقا
#مثنوی #شهادت #امام_صادق_علیه_السلام #بقیع
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت فاطمیه مدح و مرثیهیِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها
اگر چه خَیِّرهای خِیرِ روزگار ندیدی
چه رنجها نکشیدی چه غصّهها نچشیدی
تو که برایِ ولایِ علی زِ خویش گذشتی
چه ضربهها که نخوردی چه طعنهها نشنیدی
نَفَسنَفَس زدَنَت اِی نَفَس بریدهیِ خانه
هَوار میزند از دردِ دنده سخت خَمیدی
بمیرم از غمِ تو اِی جوانِ پیر و کمانی
سِپر شدی و بلا را به جانِ خسته خریدی
به رویِ پهلو و بازویِ تو نشانِ تولّاست
پِیِ ولی تو دَویدی ولی چه شد نرسیدی
قسم به چادر و قبری که هر دوتا شده خاکی
که هر کجا شدهام نااُمید روحِ اُمیدی
همین که پایِ عَلَم میزنم نَفَس همِهدَم حمد
چه مادرانه خودت آبرویِ رفته خریدی
صدایِ اَلعجل از سینهیِ شکسته میآید
به انتظارِ نگار و شنیدنِ « وَ نُریٖدی »
#فاطمیه #غزل #مدینه #بقیع #مدح_مرثیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #روضه
#حسین_ایمانی
@sehreashk