اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت سالروزِ تخریبِ قبورِ ائمهیِ بقیع
در خیالم چشم میدوزم به گنبد تا بسوزم
باید از داغِ شما با روضهیِ زهرا بسوزم
نیست خورشیدِ جهانافروز محتاجِ چراغی
دوست دارم من که شمعی باشم و اینجا بسوزم
این تماشایِ حریمِ خاکیِ شاهِ کرامت
آنقَدَر سخت است باید در دلِ دریا بسوزم
مجتبیٰ یعنی غریبی بغضِ سنگین آهِ مُمتَد
مجتبیٰ یعنی بگویم کوچه واویلا بسوزم
صحنِ مادر گمشده صحنِ پسر گنبد ندارد
من نمیدانم بسازم با مصیبت یا بسوزم
آفتابِ داغ میتابد دلم آتش بگیرد
سایهبانی هم نمیبینم در اینجا تا بسوزم
سوختن سهمِ حسن سهمِ تمامِ سینهزنهاست
هر دوشنبه میکنم این روضه را برپا بسوزم
کوچهای تنگ و دلی سنگ و صدایِ ضربِ سیلی
باید از این غصّه تا دیدارت اِی آقا بسوزم
#غزل #سالروز_تخریب #بقیع #مدینه #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk