سه شَنْبـِه هٰای مَــه‍ــدَوے
#ادامه_داستان کلید های ایوان را هم خودم روشن کردم و چهار دست و پا به رختخواب برگشتم. آن شب، شب عجیب
گفتم مرا به حمام ببرند؛چون میخاستم با بدن پاک وارد مسجد شوم.صبح که میخاستم از جایم بلند شوم تا به سوی جمکران حرکت کنیم،درد پاهایم بیشتر شد؛به گونه ای که اصلا نمی توانستم از جا بلند شوم.فریادی از درد کشیدم و گفتم:《یا صاحب الزمان(عج)!من می آیم؛اما اگر خوبم نکنی،برنمی گردم》هنگام پیاده شدن از خودرو،همسرم تا وسط حیاط مسجد دستم را گرفت.به او گفتم:《مرا رها کنید و بروید نذری را آماده کنید!》وارد مسجد شدم.جای خالی نبود.تمام مسجد مملو از نمازگزار بود.خود را با هر سختی که بود کنار ستونی رساندم.همان جا روی زمین افتادم و از درد پا ناله می کردم.گفتم:《یا امام زمان(عج) شفایم را از تو میخواهم 》. از شدت خستگی و درد خوابیدم. در عالم رویا دیدم کسی تکانم می‌دهد و می‌گوید یک قرآن بردار و به سر، و صورت و سینه ات بگذار. اطاعت کردم. بعد قرآن را زیر بغل گذاشتم. کسانی که پیرامونم بودند، می‌گفتند:(آن زمان که در خواب بودی، پاهایت را پی در پی به زمین می‌کوبیدی). ناگهان سراسیمه از خواب پریدم و شروع به دویدن کردم. در مسجد را گم کرده بودم. محکم به دیوار برخورد کردم. زمانی که در خروجی را نشانم دادند، چنان با شتاب گام برداشتم که چند بار زمین خوردم و بلند شدم. اصلاً احساس درد نمی‌کردم. به لطف خدا و با عنایت امام زمان (عج) شفا گرفتم و اکنون هیچگونه کسالتی ندارم. دکتر توانانیا، پزشک دارالشفای حضرت مهدی (عج) درباره شفای آقای (ح، ن)با دکتر سعید اعتمادی تماس گرفت و نتیجه را چنین اعلام کرد: در تاریخ ۷۸/۹/۵ ساعت ۱:۲۵ با دکتر سعید اعتمادی تماس حاصل شد و چگونگی رخداد معجزه و ابعاد پزشکی آن با ایشان در میان گذاشته شد. همچنین از ایشان خواستیم تا از نزدیک شخص مورد نظر را معاینه و نظر کارشناسی خود را بیان کند. ایشان هم این گونه ابراز داشت که بعد از معاینه بیمار و بازبینی (ام آر آی) و از بین رفتن همه نشانه‌های آشکار دیسکوپاتی، نتیجه گرفته می‌شود که این مورد، یک معجزه کاملاً واقعی و غیر قابل انکار است.        ──────⊹⊱✫⊰⊹────── @mawa_shahrood @seshanbehay_mahdavi