هدایت شده از سید حسین روحبخش
خداشناسی در یک دقیقه ابو شاکر دیصانی بر امام ششم و وارد شد و گفت یا جعفر بن محمد، مرا بر معبود من دلالت کن؛ طفل صغیری با تخم مرغی بازی می کرد، امام آن تخم مرغ را گرفت و فرمود ای دیصانی این حصاری است مکنون پوستی غلیظ دارد، زیر پوست غلیظ پوست رقیقی است و زیر آن پوست رقیق طلای مایع و نقره روانی است که هیچ یک به دیگری مخلوط نمی شود؛ نه از اندرون این حصار محکم مصلحی بیرون آمده تا خبر از اصلاح آن بدهد و نه از بیرون مفسدی در آن داخل شده تا خبر از افساد آن بدهد؛ نه کسی می داند این تخم مرغ برای نر یا برای ماده آفریده شده است. » آیا آن حصار محکم از مادهٔ آهکی تصفیه شده را که در آن اسراری نهفته کدام تدبیر ساخته است؟ و آن را از دانه هایی که مرغ میخورد جدا کرده، و در تخمدان او همچون مأمنی برای پرورش جوجه فراهم کرده و در آن نطفه را مانند گوهری در صدف جا داده است؛ و چون جوجه از مادر جداست و در دوران جنینی ، رحمی نیست که از آن غذا بگیرد غذای او را در همان حصار کنار او آماده کرده است؛ و بین جدار آهکی غلیظ و جوجه و غذای او پوست لطیفی را که از غلظت آن حصار آسیبی به جوجه و غذای او وارد نشود قرار داده؛ و در آن عرصهٔ تاریک و ظلمانی اعضا و قوای جوجه از استخوانها و عضلات و عروق و اعصاب و حواس که تنها مطالعه در ساختمان چشم آن حیوان، محیر العقول است هر یک را به جای خود به وجود آورده است؛ و چون برای ارتزاق باید دانه ها را از لابلای سنگ و خاک تهیه کند، دهان او را به منقاری از جنس شاخ مجهز میکند که از برخورد با سنگهای زمین آسیب نبیند؛ و برای این که رزق او فوت نشود چینه دانی به او میدهد تا هر دانه را که پیدا میکند از دست ندهد و در آن محفظه نگهداری کند و به تدریج به هاضمه تحویل دهد؛ و پوست او را به بال و پر میپوشاند و به این وسیله از سرما و گرما و آسیبها و آزار جانوران آن پوست لطیف را حفظ می کند. گذشته از ضروریات و واجبات زندگی حیوان ، از مستحبات هم که آرایش ظاهر اوست غفلت نمیکند و آن بال و پر را به رنگهای دلپذیر ، رنگ آمیزی می کند که امام فرمود شکافته میشود و همانند رنگهای طاووسها نمایان میگردد . و چون برای این تکامل، حرارت موزون سینه مرغ مادر لازم است، حیوانی که فقط تاریکی شب او را از حرکت و تلاش باز میدارد ناگهان حالتی پیدا می کند که از تکاپو می افتد، و تا زمانی که تخم به آن حرارت احتیاج دارد بر روی آن می خوابد. آیا کدام حکمت است که این خمودی را بر مرغ مسلّط میکند تا جنبش حیات را در جوجه به وجود آورد؟ و کدام استاد است که به او می آموزد که تخم را در شبانه روز بگرداند تا تعادل اعضا به هم نخورد؛ سپس هنگامی که خلقت جوجه تمام شد، جوجه را راهنمایی میکند که با منقار خود حصار محکم را بشکند، و پا به عرصه جهانی بگذارد که برای زندگی در آن جهان آن اعضا و قوا به او داده شده است ؛ و مرغی که به غریزه حیوانی جز جلب ملایمات و دفع ناملایمات حیات خود عامل دیگری در او مؤثر ،نبود ناگهان انقلابی در او به وجود می آید که برای حفظ جوجه سینه خود را سپر بلا می کند و تا وقتی که جوجه احتیاج به نگهبانی دارد این عاطفه در او باقی می ماند. آیا مطالعه در یک تخم مرغ کافی نیست که ما را راهنمایی کند به آن کس که : ﴿ خَلَقَ فَسَوَّى * وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدَىٰ ﴾ . آن کس که آفرید پس راست و برابر کرد و آن که تقدیر کرد پس هدایت کرد به این جهت امام فرمود: راوى ميگويد كه ديصانى مدتى طولانى سر خويش را بزير انداخت بعد از آن گفت شهادت ميدهم كه نيست خدائى مگر خدا كه جامع جميع صفات كمال است در حالتى كه يگانه است و او را شريكى نه و آنكه محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بنده و رسول او است و تو امام و پيشوا و حجتى از جانب خدا بر خلقش و من توبه كارم از آنچه در آن بودم. توحید صدوق ص 122 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ سید حسین روح بخش پاسخگوی سوالات شما 👇 https://eitaa.com/joinchat/4081844437C00580397ff تولید محتوا از ما ثواب انتشارش برای شما