کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
#دلتنگی_شهدایی💔 لبـخندت آتش بہ جانم می زند ... آرے، مےخندے بہ آمال و آرزوهاے دنیایـے ام ! و مے گو
🎙♥️ یکبار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: بپر بغل بابا  و فاطمه به آغوش او پرید.  بعد به من نگاه کرد و گفت: ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت. او پرید و می‌دانست که من او را می‌گیرم، اگر ما اینطور به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلاتمان حل بود.  توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست.  《به‌روایت‌همسر‌شهید》 🥀 @seyyedebrahim