eitaa logo
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
777 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3هزار ویدیو
66 فایل
ٖؒ﷽‌ شهید صدرزاده میگفت یه شهید‌انتخاب‌کنیدبرید‌دنبالش بشناسیدش‌باهاش‌ارتباط برقرارکنید‌شبیهش‌بشیدحاجت بگیریدشهیدمیشید‌ٖؒ خادم کانال @solaimani1335 @shahid_hajali
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ 💔 __________ توی سوریه بعد از عملیاتی در حال برگشت بودیم که توی راه چون بیابان بود یه خار هایی داشت که به قول خودمون یه شاخه داشت و سرش یه خار گرد مانند بود ما میرفتیم با پوتین میزدیم زیر ایناو اینا پرت میشد تو هوا هی این کارو کردیم تا اینکه سید ابراهیم 💔 اومد و اروم تو گوشم با همون لهجه ی شیرینی که داشت گفت: ابوعلی جان اینا موجود زنده هستن همین کارارو میکنی که شهید نمیشی دیگه💔🌿 راوی : رفیق سید ابراهیم ؛ شهید مرتضی عطایی💔 -----------------------------
◾️ 🎤✨ یکے از دعاهاے همیشگی مصطفے شهادت بود و همیشه دعای قنوتش بود ... ولی اواخر دیگه نمی گفت مامان دعا کن شهید بشم! یه روز زنگ زد گفت: مامان دعا کن اون چه که موثرتره اتفاق بیفته، اگر شهادت مؤثرتره اتفاق بیفته! :) گفتم: "عزیزم معلومه اگر بمونے بیشتر میتونی خدمت کن! ولی اگه شهید بشی...💔" گفت: "کسے که شهید میشه دستش باز هست و بیشتر میتونه دستگیری کنه🖐🏻🍃" مصطفے حتے شهادت رو برای خودش نخواست، بخاطر اینکه بتونه دستگیری کنه! و تازه متوجه شدم منظورش از مؤثرتر بودن یعنی چی... وقتے پیام میدن که ماهواره رو جمع کردن از خونه و یا حجابشون کامل تر شده✨ و یا اینکه فعالیت فرهنگے درجهت ارزش های اسلامی میشه... به آرزوی مصطفے یقین پیدا کردم🖇 دوست داشت اون چیزی که موثرتر بود برایش رقم بخورد...♥️  راوی مادرشهید
◾️🎙✨ بعد از شهادت داداش مصطفے از مادرشهید پرسیدن: "حالا كه ‌بچه ات‌ شهید شده میخواے چیكار کنے؟" ایشونم دست گذاشتن روے شونه ی نوه شون و گفتن: "یہ‌مصطفےدیگہ‌تربیت‌مےڪنم🖐🏻♥️"
🎤♥️ مصطفے خودساخته، مسجدساخته و هیئتی بود.✨ فعالیت‌های بسیاری در منطقه کهنز شهریار داشت که هیچ‌کدام فراموش نمی‌شود... همیشه مشغول کار های فرهنگی بود، برای مثال یک پارکی در منطقه کهنز وجود داشت که به منطقه ناامنی تبدیل شده بود و مرکز تجمع بیکاران بود، اما با تلاش‌هایی که مصطفے انجام داد این پارک به یک مرکز فرهنگ تبدیل شد و هنوز هم که هنوز است استفاده‌های متنوع و مختلفی از این محل به عمل می‌آید.🌿 به‌دنبال این بود که با فعالیت‌هایش، خود را خالص کند و این اتفاق به‌قدری که خداوند شهادت را نصیبش کند، افتاد.🕊 مصطفے عاشق حضرت ابوالفضل(ع) بود و با مشقت بسیار ، هیئتی با همین نام تأسیس کرد.🌸
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
#دلتنگے_شهدایی💔🌿 کـار خاصـے نیـاز نیست بکنیـم ؛ کافیہ کارهایِ روزمره‌مون رو بـھ خاطرِ خـدا انجـٰا
سید مصطفی: ◾️ ♥️🎤 مصطفے براے خودش اصطلاح خاصی داشت: "ویژه خوری نکنیم"🖐🏻💯 غذا یا هر چیزی که براے ما میفرستادند ، باید اول به نیرو ها می دادند... بعد به مسئول لجستیک و در نهایت به فرمانده🍃✨ راوی 📝
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
◾️#دلتنگے_شهدایے 🌿✨ تو بیا چاره ے من شو که تویے چاره ی من :)♥️🕊 #شهید_مصطفے_صدرزاده 
◾️ 🎤🖇 روز۲۵خردادسال۸۸ به شدت مجروح شده بود🥀(چهارضربه چاقو به پای چپ و یک ضربه قمه به بازوی چپ) و چون نیروهاے امدادی بخاطر تهدید اغتشاشگران حدود ۶یا۷ ساعت بعد توانسته بودند ایشان را به بیمارستان انتقال دهند و بخاطر خونریزی زیاد تا دو روز وقتی میخواستند در خانه راه بروند از شدت سرگیجه دستشان را به دیوار میگرفتند💔 ولے با همان ضعف و بی حالی روز ۲۷ خرداد ۸۸ آماده شدند برای رفتن به تهران! وقتی با تعجب علت را پرسیدم گفتند : "در تمام فضاهای اینترنتی تهدید کردند می خواهند به سمت بیت رهبری بروند... من باید بمیرم که فتنه گران چنین حرفی را حتی به دهان بیاورند☝️🏻 ما بسیجے ها باید بمیریم که آب در دل رهبری تکان بخورد!🙃🍃  راوی همسرشهید
** مصطفے همیشه با‌وضو‌ بود، یه بار ‌نصف شب بیدار ‌شد... دیدم ‌آب خورد، بعد ‌وضو ‌گرفت رفت ‌در‌ رخت خواب ‌که بخوابه، بهش گفتم: "مصطفے ‌خواب از سرت ‌نمےپره؟!" گفت: "کسے‌ که وضو ‌میگیره و‌ میخوابه تا ‌زمانے که خوابه ‌براش ثواب عبادت ‌مےنویسند!✨" ** راوی برادرشهید
**🌹 مصطفے روزی برای عمه اش خوابی تعریف می‌کند که گویا خواب دیده بوده مسجد ساخته شده...🍃 آن هم با چه عظمتی و آنجا شهید آوردند تابوت را وسط مسجد گذاشتند و از این تابوت نور در آسمان می‌رود.✨ جالب اینجاست که اولین شهیدی که در این مسجد تشییع شد خود مصطفے بود بعد از او هم سجاد عفتے :) ** ❤️❤️❤️❤️
* ♥️🎙* *یکی از ویژگی های مصطفے این بود که، همین طوری حرف کسے را قبول نمی کرد...* *مگر اینکه در موردش تحقیق و بحث می کرد!🖐🏻* *خیلی باحوصله چه با بزرگترها و یا کوچیکترها رفتار می کرد.✨* *رعایت ادب را هیچ وقت فراموش نمی کرد...* *حواسش بود که خدایی نکرده دل کسی را نشکند،🍃* *اگراحساس می کرد کسے از او رنجیده خاطر شده، تا ازدلش در نمی آورد آرام و قرار نمی گرفت...*
🎤 ❤️ 🔹یادگیری برایش خیلی اهمیت داشت. 🔹تا جایی که، دنبال یکی از بهترین اساتیدِ زمان شهر رفت و با زحمت فراوان برای آموزش قرآن به نوجوان‌ها ایشون رو به مسجد آورد. گاها میشد زمانی که استاد براش کاری پیش میومد، پیش نوجوان‌ها مینشست و از عمد قرآن رو اشتباه میخوند تا بچه‌ها اشتباهش رو بگیرن و امیدوار بشن به ادامه یادگیری قرآن... ✍🏻 راوی : دوست شھید ♥️
🎤💔 مصطفی همیشه با وضو بود. یه بار نصف شب بیدار شد دیدم آب خورد. بعد وضو گرفت، رفت در رختخواب که بخوابه، بهش گفتم: مصطفی خواب از سرت نمی پره؟ گفت:کسی که وضو میگیره و می خوابه تازمانی که خوابه، براش ثواب عبادت می نویسند. راوی✍️ مادر بزرگوار شهید ❤️