📜
شرح دعای ابوحمزه ثُمالی
📖فراز:
الحمد لله الذى أسأله فيُعطيني؛
«حمد اختصاص به خدای متعالی دارد که
هرگاه از او طلب و درخواست قضاء حاجتی کنم به من عطا کند.»
و إِن كُنتُ بَحْيلًا حينَ يَستَقرِضُنی؛
«ولی از این طرف، اگر او از من درخواستی
کند، من بخل میکنم.»
یکی از صفات مستحسن، صفت جود است و در همه اقوام و ملل به عنوان یک صفت پسندیده و یک ارزش مطرح است. علت استحسان این صفت چیست؟ و چرا این صفت، صفت مستحسن است و بخل، صفت قبیح است؟
جهت استحسان جود این است که انسان با افراد و سایر موجودات، اعم از حيوانات و نباتات، یک وجه اشتراک دارد و آن عبارت است از حیات؛ انسان حی است، حیوان هم حی است، نبات هم حی است. همان طوری که حق حیات برای انسان، حق اولی و حق طبیعی او محسوب میشود، این حق حیات برای سایر افراد، اعم از حیوان و نبات هم حق اولی و طبیعی آنها محسوب می شود. این مسئله به طور کلی در همه ملل و نحل قابل قبول و پذیرفته شده است.
انسان نمی تواند یک درخت و حتی یک علف را بدون جهت از زمین بکند و کنار بیندازد تا خشک شود و نسبت به آن مسئولیت دارد؛ چون آن درخت حق حیات دارد، حق زندگی دارد. انسان نمی تواند یک حیوان را بدون جهت بکشد.
فطرت انسان حکم می کند که اگر ادامه حیات برای کسی مقدور باشد، انسان باید او را در ادامه حیات مساعدت کند این اصل کلی در ارزش این مسئله است. ما باید خود را در جایگاه عالم هستی ملاحظه کنیم و افراد و موجودات دیگر را در این جایگاه در مقایسه با خود به حساب بیاوریم. در جایگاه هستی، هم ما عبد پروردگار هستیم و هم همه افراد دیگر عبید هستند. خداوند متعال نعمت خودش را بدون منّت و بدون عوض در اختیار ما قرار داده است. خدا وقتی که به ما نعمت میدهد در عوض ،آن چیزی به دست نمی آورد و هیچ منفعتی برای خداوند حاصل نمیشود پس این وصف رازقيت، وصف اعطاء، وصف رحیمیت و رحمانیت از اوصاف مستحسنه و جمالیه پروردگار هستند.آن عبد و بنده ای به خداوند نزدیک تر است که از اوصاف خداوند متعال نصیب بیشتری داشته باشد.
پس هر کس به هر مقداری که از نقطه نظر تجرد وجودی تجردش أكمل و أتم و أقوى باشد، این صفات جمالیه و جلالیهٔ حق در وجود او أقوى است؛ و هر شخصی که از نقطه نظر حقیقت وجودی در مرتبه بعیدتری قرار داشت، از این صفات پروردگار ندارد و این یک محک است.
در مجلس امام حسین علیه السلام که شرکت میکنیم،
روضه سیدالشهدا عليه السلام باعث نور است باعث زدودن و از بین رفتن کدورات است. ذکر مبارک أباعبدالله عليه السلام موجب نزول رحمت است. حالتی که برای انسان در آن مجلس دست میدهد حالت رقت و حالت انبساط است؛ این به خاطر ذکر سیدالشهدا است. در آن حال اگر بیایند و از شما تقاضا کنند که «آقا» به یک فقیر کمک کنید!» شما خیلی راحت از جیبتان پول میدهید؛
دلیل بخل ما در فقرة: «
الحمد لله الذى أسأله فيُعطيني و إن كُنْتُ بَخيلا اين است که در اینجا سه مسئله وجود دارد:
مسئلۀ اول اینکه ما خودمان را با افراد دیگر مشترک نمی بینیم؛
مسئلۀ دوم اینکه ما این مال و ملکیت را از دیگری نمی دانیم، بلکه این را مال خودمان میبینیم؛
مسئله سوم اینکه در صورت اعطاء این ملکیت و مال را قابل زوال میدانیم.
#ابوحمزه_ثمالی
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
@sh_hosein