📜
وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع:
وقایع #سقیفه از لسان براء بن عازب
📌
کیفیت خروج اصحاب سقیفه و بیعت آنان:
براء بن عازب میگوید: هنگامی که پیامبر از دنیا رفت از آن ترس داشتم که قریش برای اخراج امر خلافت از بنی هاشم متحد شوند.
وقتی مردم کار خود را دربارۀ بیعت ابوبکر به انجام رساندند حالت شخص متحیر فرزند از دست دادهای مرا گرفت، اضافه بر حزنی که از وفات پیامبر داشتم.
من در رفت و آمد بودم و بزرگانِ مردم را زیر نظر داشتم، و این در حالی بـود کـه بنی هاشم برای غسل و حنوط کنار بدن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم جمع شده بودند.
از سوی دیگر سخن سعد بن عباده و آن دسته از اصحاب جاهلش که تابع او شده بودند به من رسید، و با آنان جمع نشدم و دانستم به نتیجهای نخواهد رسید.
همچنان بین آنان و مسجد رفت و آمد میکردم و در جستجوی بزرگان قریش بودم.
در همان حال متوجه شدم ابوبکر و عمر هم نیستند. ولی طولی نکشید که با آن دو و ابوعبیده روبرو شدم که در میان اهل سقیفه پیش میآمدند و لباسهای صنعانی {نوعی لباس که در یمن ساخته میشد} پوشیده بودند.
هیچکس از کنارشان عبور نمیکرد مگر آنکه متعرّض او میشدند، و وقتی او را میشناختند دست او را میگرفتند و بر دست ابوبکر به عنوان بیعت میکشیدند، چـه به اینکار مایل بود و چه ابا میکرد! [۱]
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۳
_______پاورقی_______
[۱]. شیخ مفید در کتاب جَمَل ص ۵۹ روایت کرده است:
عدهای از اعراب وارد مدینه شده بودند تا لوازم زندگی برای خود بخرند. مردم بخاطر وفات پیامبر از معامله با آنها مشغول به این امور شدند. آنان هم در بیعت و مسئله خلافت حضور یافتند.
عمر سراغ آنان فرستاد و ایشان را فرا خواند و گفت:
مبلغی برای بیعت خلیفۀ پیامبر بردارید و به سراغ مردم بیرون روید و آنان را دست جمعی بفرستید تا بیعت کنند، و هرکس امتناع ورزید به سر و پیشانی بزنید.
راوی میگوید: به خدا قسم اعراب را میدیدم که لباسهای صنعانی به کمر بسته بودند و مسلح شده بودند و چوب به دست گرفته بیرون آمدند و مردم را زدند و به اجبار برای بیعت آوردند.
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#وقایع_سقیفه_از_لسان_براء_بن_عازب
@sh_hosein