#سیره_شهدا
🌷بعد از آموزشهایی که در هور دیدیم، دو سه روز مانده به عملیات والفجر ۸ همة گردانهای عملیاتی را به اردوگاهی در منطقة رقابیه بردند. جایی که واقعا قطعهای از بهشت بود که من همیشه حسرت آن را میخورم.
❇️فضای آنجا بسیار نورانی و ملکوتی بود. چون بسیاری از آن نیروها چند روز بعد مهمان امام حسین شدند. در آن اردوگاه معنویتی حاکم بود که هر چه از زیبایی آن بگویم کم است. برای من غیر از حرم امام حسین ع، هیچ جایی به زیبایی اردوگاه رقابیه نمیرسد.
🌸بچهها با چهرههای نورانی و آسمانی سرشار از معنویت مشغول ذکر و آماده شهادت بودند. البته کسانی مثل من چنین حالاتی نداشتند، چون دنبال شهادت نبودم. اما کسانی که آرزوی شهادت داشتند از صمیم دل آماده بودند.
🌹همه نوجوان و جوان که حنا گذاشته بودند و انگار میخواستند به عروسی بروند. آنان میدانستند چند روز بیشتر در این دنیا نیستند. اول صبح که به صبحگاه میرفتیم، همه گردانها جمع بودند.
☀️وقتی آفتاب طلوع میکرد و شعاع آن روی جمعیت میافتاد، خدا میداند چقدر زیبا بود. سر و صورت بچهها برق میزد. بعد از مراسم صبحگاه، با نوای سید رضا حسینی که او هم در همان عملیات شهید شد، همه جانهای شیدایی متوجه کربلا میشد.
هنر اهلبیت، به نقل از حمید محمدی
🆔
@sh_montazerin