دل ببری به‌ یک نظر از من‌‌ و روزگار من ای که تویی به چار فصل همیشه نو بهار من دل بکسی نمی‌دهم تا که امید من تویی همیشه در دلم بود عشق تو در کنار من یک نظر از توبس بود تا بشود جوان دلم پیر نمی شوم دگر تا که تویی عذار من با همه عشق تو دلم جای دگر نمی‌رود هر چه که هست آن تویی بر دل پر غبار من در نگه زمانه هم شور غم است و عشق تو چشم براه دوخته ام تا برسد سوار من از دل پر زعشق من کم بنما گله بیا بوده فدای دیدنت دیده ی بی قرار من بر دل پرمحبتم نگاه کن که دیر نیست ‌جان بدهم براه تو ‌ گر نشوی نگار من 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky