عشق با ما کردی اما زندگی با دیگری تا به حالا نوبت ما بود حالا دیگری گفته بودی که مرا وقت سفر باید شناخت عاقبت بار سفر بستی ولی با دیگری هر نگاهت صد غزل در دفترم آواره کرد با که حالا سر بگیرد این غزلها؟ دیگری؟ رسم دنیا بر همین بوده است عمری باغبان پای گل می‌بارد و می‌چیند اورا دیگری من که نفرینت نکردم روزی اما میدهد پاسخ کار تورا حالا خدا یا دیگری 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky