"عباس حرم" ✍سید علی حسینی ایمنی خبر آتش زده بر جان و سر و سامان ها داغ پاشیده به دل های همه انسان ها کفر و تکفیر در آغوش سران صهیون دوره کردند تو را نسل ابوسفیان ها حمزه در معرکه ی کفر و شیاطین به کمین باز تکرار جگرها و تب دندان ها کفر، پنداشت که خاموش کند نور تو را تا که خاموش شود زمزمه ی قرآن ها و نفهمید که با رفتن سرخت، سردار! سبز شد در همه اطراف جهان سلمان ها گرچه آغاز همان قصّه ی عباس علی است متفاوت شده این دوره ولی پایان ها دیگر امروز ابوالفضل حرم یک تن نیست تازه تر می شود این بار همه پیمان ها مرگمان باد اگر بی گل رویت، سردار! یک نفس دور شویم از وسط میدان ها! @howzavian