وعده ی عشق آن را که ذکر دوست برلب صبح و شام است ظهرِ عروجِ کربلایش عصرِ شام است در کربلای عشق سربازِ حسین (ع)است با هر سلامِ خویش ،همراهِ امام است در هر نفس لبیک گویِ دعوتِ اوست هر لحظه در این راه مشغولِ قیام است دلدادگانِ آستانِ معرفت را یک لحظه دور از راه حق بودن حرام است کی بیم دارند از تبِ سرخِ شهادت در عشق سَر دادن ،یقین سِرِّ دوام است با شوق جان نوشیدن از جامِ شهادت شیرین ترین افطاریِ ماهِ صیام است سردار ها را از سرِ بر دار غم نیست جانهایِ شان مشتاق این شُرب مدام است صهیونِ درمانده از این حجمِ جنایت بر زخمهای خویش فکر التیام است اما نخواهد بست از این ظلم، طَرفی والله،کارِ دولتِ صهیون تمام است والله نزدیک است روز وعده ی عشق پایانِ کارِ دشمنان بد مرام است ای صاحبِ میخانه لب تر کن به امری جان‌هایمان لبریزِ شورِ انتقام‌ است @shaeranehowzavi