میرزا؛🍃🌹
چراغان کُن خیابان در خیابان را چراغانی
که دارد سَر می آید! عُمرِ این هجرانِ طولانی
سَری تنها که بعد از سالها از جَنگ برگشته
سری بی تن! که در راهِ وَطن گَشته ست قربانی
سرِ مردی که در خورجینِ یک قزّاقِ نامرد است
"جماعت! میرزا دارد می آید رشت مهمانی"
(به هر جا بنگرم آنجا تو بینم) میرزا کوچک
تو در جنگل، تو در دریا، تو در کوه و بیابانی
تو ای لالاییِ پُرسوزِ مادرهایِ شو مُرده
تو ای در تَک تَکِ این کومه هایِ سردِ دهقانی
چه فرقی می کند ماسالِ برفی با شبِ بغداد؟
چه فرقی می کند اهل کجا! یا در چه میدانی
اگر غیرت نمی کردند و می ماندند در خانه
نبود امروز حتّی نامی از ایران و ایرانی
(انارت را دو قسمت کُن، شهیدِ اوّل و ثانی)
یکی را میرزا کوچک، یکی قاسم سلیمانی
چریکِ جنگلی سربازِ مَستِ بُلشویکی نیست
مبادا بر وجودش اَنگِ بی دینی بِچسبانی!
خودت سیّدجمال ای کاش می بودی و می دیدی
که فرقی نیست اینجا بین اسلام و مسلمانی
تُفنگت را زمین نگذار! خُرمشهرها باقی ست...
وَ راه افتاده از خونِ تو دامنگیر جریانی
که استعمار و استعمارگر را می برد با خود
کمی طاقت بیاور! بعدِ هر سختی ست آسانی
تُفنگت را زمین نگذار! تنها نیستی سردار
که آغازِ تو را جُز با قیامَش نیست پایانی
تو کوچک نیستی! این را به ما تاریخ ثابت کرد
رضاخان های قُلدر می روند امّا تو می مانی
#حسین_خزائی
#شاعران_اجتماعی
💠
#شاعران_حوزوی
💠
@shaeranehowzavi