در غیاب روی ماهت قلب دنیا آب شد بی‌قرار و اشک ریزان دیده‌ی مهتاب شد تا به کی در شام غیبت، عمرهامان طی شود جان ما از فتنه‌های این جهان، بی‌تاب شد عشق و ایمان و محبت، واژهایی بی‌مثال بی‌تو اما این معانی، بین ما کمیاب شد عقل تنها رهگشا در جان هر دریا دل است آنکه شد غرق تخیل، همدم مرداب شد ای مه زیبای زهرا و علی، روحی فداک پُر جهان از قیل و قال و مستی اذناب شد جای علم و جای عقل و جای عشق واقعی لودگی، بی‌منطقی، عشق به باطل باب شد آفتابی نیست، دلها یخ‌ زده، خورشید جان در غیابت خون به قلب و دیده‌ی احباب شد @shaeranehowzavi