🌺🍃 در محوطه بودیم ، ساعت ۴ عصر محمد گفت ، سرم درد می کند ، چند قطره خون از بینی اش آمد و روی زمین افتاد . او را به بهداری بردند ، همه دلشان می خواست اتفاقی نیفتاد ، اما محمد دلاور خیبری به شهادت رسید بود . برای محمد تشییع باشکوهی برگزار شد ، در کیسه شخصی محمد یک کاغذ کوچک بود که حکم وصیت داشت ، در روی آن نوشته بود ، 👈 اسارت در راه عقیده ، عین آزادی است .... 📕 ستارگان خاکی ، ج22ص82 @Shahadat_dahe_hashtad کانال 💞 شهادت + دهه هشتاد 💞