🌷اللهم فک کل اسیر 🕊 🔴 قسمت 7⃣1⃣3⃣ طبیعی ترین نیازهای ما برای نگهبانان عراقی، سوژه ی خنده و تمسخر می شد. از هیچ توهین و تحقیری در حق ما دریغ نمی کردند. تحمل درد غربت و سرما و گرما و کتک و گرسنگی و تشنگی به اندازه ی کافی سخت بود. اما وقتی علاوه برهمه ی این ها ما را تا حد مرگ تحقیر می کردند، دچار عذابی می شدیم که برای تحملش باید کوه می بودیم. هر روز که می گذشت نفرتم ازبعثی ها بیشتر و بیشتر می شد. می دیدم و آب می شدم. شاهد بودم و ذره ذره ی وجودم در آتش خشم می سوخت. می دیدم که برادران اسیرم زیر چکمه های ظلم و جور سربازانی تحقیر می شوند که آب دماغشان را هم نمی توانستند بالا بکشند. برادرانی که هرکدام می توانستند یک کشور را اداره کنند، بی هیچ جرم و گناهی اسیر مردمی ناپاک و پلشت شده بودند. رنج اسارت جسم و جان آن ها را ضعیف کرده بود. از درد به خود می پیچیدند اما آن دو نفر آدم بی اصل و نسبی که به اسم دکتر روپوش سفید تنشان کرده بودند، با خونسردی بر این همه درد کشیدن ها چشم می بستند ومی گفتند: " آب بخورید.استراحت کنید. هیستریک هستید! " ⬅️ ادامه دارد.... ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم