⸢✍🏻| ⸥ به هیئت خانگی انس گرفته بود. حتی وقتی دبیرستانی شد و همراه دوستانش با موتور به هیئت های مختلف سر می زدن. اما باز دلش پیش هیئت خانگی بود.🙃 هنوز به خانه نرسیده کتاب مقتل را دست مادر می داد و می گفت:《شروع کن . هیئت مامان یه چیز دیگه ست.》🥲 زیارت عاشوراهای مدرسه را هم از دست نمی داد.حتی باید یک خوراکی نذری هم با خودش می برد.🥀 عدسی یا هرچیزی که مادر به خواهش او آماده می کرد. ˹🌿| @shahid_dehghan˼