⸢💚| ⸥ 🔹️اهل کوفـه از کشتن علی اکبـر پرهیز می کردنـد ♨️ مرة ابن منقذ عبدی او را بدید و گفـت گناه همه عرب بر گردن مـن اگر ایـن جوان بر من گذرد و من پدرش را به داغ او نشانـم! ➖️ او بگذشـت و با شمشیر می تاخـت مره ناگهان نیزه بر پشـت او فرو بـرد و تیـری در گلوی او آمد و بشکافـت🏹 و علـی در خون خود بغلطیـد💔 ➖️ دست در گردن اسـب آورد و اسب او را سوی لشکر دشمن بـرد و آن مردم بر او ریختنـد🐎 و با شمشیر می‌زدند و او را پاره پاره کردنـد 🔘وقتـی روح به حنجر او رسیـد، به بانگ بلند گفـت: ای پـدر این جـد من پیغمبـر است که جامی پر به من نوشانید که دیگر تشنه نشـوم💔 و گفت «العَجَـل العَجَـل ! بشتاب بشتاب که تو را جامی آماده اسـت و این ساعت آن را بنوشـی بیفتــاد...🏴 🥀‌حسین بیامـد و بر سر علی بایستـاد. روی بر روی او نهـاد. ▪️حمید ابن مسلم گفـت: آن روز این سخن از حسین شنیـدم که می گفت خدا بکشد آن گروهـی را که تو را کشتنـد چه دلیرند بر خداونـد رحمـان و بر شکستن حرمتِ پیغمبـر😔 💔 اشک از دیدگانش روان گشـت و گفت «بعد از تو، خاک بر سـر دنیا.» صدای حسیـن به گریه بلند شـد و کسی تا آن زمان صـدای گریه او را نشنیده بـود.🥀 ▪️زینـب خواهـر حسیـن شتابان بیرون آمد و فریـاد می زد آه برادرم ای دریغ پسر بـرادرم💔 آمد تا خویش را بر او افکنـد. 🔻حسیـن او را بگرفت و به خیمه بازگردانیـد و جوانان را فرمـود برادر خویش را بردارید و ببریـد ▪️او را از مصـرع برداشتند و نزدیک خیمـه ای که ‌ جلو آن کارزار می کردند نهادنـد و او اول شهید از اهل بیـت بود🥀 📙 🏴•| @shahid_dehghan