eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
6.7هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی: @Ghoqnooos_7494 ارتباط باخادم : @Ebno_zahra135 تبلیغات : @Vesal_Tablighat
مشاهده در ایتا
دانلود
3.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌌 روز پنجم محرم ، یادی کنیم از یارِ باوفای اباعبدالله «حبیب‌بن‌مظاهر» 🎤 استاد رائفی‌پور 🖤| @shahid_dehghan
حاج‌محمود کریمی[WWW.FOTROS.IR]ma1402050108.mp3
زمان: حجم: 10.84M
🎧 بر عمو دیدن آن حال پریشان سخت است زخم بر پیکر آهوی خرامان سخت است💔 دیدن آن جگر و این لب عطشان سخت است لحظه ی آخر و فریاد عموجان سخت است💔 👤 حاج‌محمود کریمی 🖤| @shahid_dehghan
⸢💚| ⸥ شمشیرِ به کمر بسته، بر روی شن‌های داغ صحرا کشیده میشد.. داشت به سمت عمو میرفت، باید اجازه میدان می‌گرفت.. علی‌اکبر، عون، جعفر .. همه رفته بودند به میدان، چرا من نروم؟ باید به وصیت پدر عمل کنم .. او گفته عمو را در کربلا تنها نگذار . . .! + عمو؟ اجازه میدان به من میدهی؟ – نه جانِ عمو .. عمو اورا بغل کرد و هردو گریستند. آنقدر این گریه طولانی شد که هردو از حال رفتند . . . قاسم دست عمو را بوسید و مجدداً اجازه خواست، اما عمو چطور میتوانست به امانت برادر اجازه میدان دهد؟ آن‌هم میدانی که دیگر بازگشت ندارد ... 💔 اینبار قاسم به پای عمو افتاد و اباعبدالله دیگر نتوانست مقاومت کند و اذن داد ... عمو به او نگریست، قاسمِ سیزده ساله با نعلین بجای کفش‌جنگی، با پیرهن بجای زره به میدان میرفت ... به سختی بر اسب نشست ، هنوز اشک روی گونه‌ی قاسم بود که راهی میدان شد... مقابل دشمن که رسید، مانند پدرش حسن در جمل، شروع کرد به رجزخوانی: انْ تَنْکُرونى فَانَا فرعُ الْحَسَن سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى و الْمُؤْتَمَن اگر مرا نمیشناسید من پسر حسنم نواده پیامبر امین .. جنگ نمایانی کرد، عده ای را به‌درک واصل کرد.. ناگهان ابن‌فضیل ملعون با شمشیر به سرش زد و فرق او را شکافت .. 😭💔 قاسم صدا زد: عموجان به دادم برس! امام همانند بازِ شکاری خود را به بالین قاسم رساند ... قاسم از شدت درد و جراحت، پاهای خود را روی زمین می‌کشید... امام سرِ شکافته اورا به سینه چسباند و گفت: به خدا قسم بر عمويت دشوار است كه تو او را به يارى خود بخوانى و او دعوت تو را اجابت نكند يا اجابت كند ولى به حال تو سودى نبخشد...! قاسم در بغل عمو جان داد و حسین پیکر برادر‌زاده خود را به خیمه برد و در کنار دیگر شهدا گذاشت.... 🏴•| @shahid_dehghan
6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌌 لالاییِ رباب این شد بخواب مادر دورت بگرده! چشمات رو هم بزاری عموت با آب بر میگرده.. 🔸 برشی از حسینیه‌ معلی/ محرم ۱۴۴۵ 🖤| @shahid_dehghan
مجتبی رمضانیenc_16988424903668618693629.mp3
زمان: حجم: 1.59M
🎧 تلظی مکن نازنینم تلظی مکن جانِ بابا مبادا که دشمن ببیند تکان خوردن شانه‌ام‌ را ... 💔 شب هفتم، مهمان حضرت علی‌اصغر ... 🎤 کربلایی مجتبی رمضانی 🖤| @shahid_dehghan
⸢💚| ⸥ یاران همه شهید شده بودند.. گرمای زیاد توان امام را گرفته بود به جلوی لشکر دشمن رفت و گفت: آيا مدافعى هست كه از حرم رسول اللَّه دفاع كند؟ ... همین زمان صدای شیون و ناله از خیمه بلند شد، امام به سمت خیام رفت و به خواهر خود گفت: زینب جان، پسرم را بیاور تا با او وداع کنم همین هنگام حرمله‌ٔ ملعون تیری سه شعبه بیرون آورد و بر گلوی علی اصغر شش‌ماهه انداخت...💔 امام دستان خود را از خون گلوی علیِ اصغر پر کرد و به آسمان پاشید و فرمود: آنچه از محضر خدا بر من وارد می‌آید چه آسان است ... 🏴•| @shahid_dehghan
4_506050179439265036.mp3
زمان: حجم: 2.73M
🎧 کار تشییع تنت دست عبا افتاده تار و پود تو ز هم سخت جدا افتاده💔 🎙سید جواد ذاکر 🖤| @shahid_dehghan
⸢💚| ⸥ 🔹️اهل کوفـه از کشتن علی اکبـر پرهیز می کردنـد ♨️ مرة ابن منقذ عبدی او را بدید و گفـت گناه همه عرب بر گردن مـن اگر ایـن جوان بر من گذرد و من پدرش را به داغ او نشانـم! ➖️ او بگذشـت و با شمشیر می تاخـت مره ناگهان نیزه بر پشـت او فرو بـرد و تیـری در گلوی او آمد و بشکافـت🏹 و علـی در خون خود بغلطیـد💔 ➖️ دست در گردن اسـب آورد و اسب او را سوی لشکر دشمن بـرد و آن مردم بر او ریختنـد🐎 و با شمشیر می‌زدند و او را پاره پاره کردنـد 🔘وقتـی روح به حنجر او رسیـد، به بانگ بلند گفـت: ای پـدر این جـد من پیغمبـر است که جامی پر به من نوشانید که دیگر تشنه نشـوم💔 و گفت «العَجَـل العَجَـل ! بشتاب بشتاب که تو را جامی آماده اسـت و این ساعت آن را بنوشـی بیفتــاد...🏴 🥀‌حسین بیامـد و بر سر علی بایستـاد. روی بر روی او نهـاد. ▪️حمید ابن مسلم گفـت: آن روز این سخن از حسین شنیـدم که می گفت خدا بکشد آن گروهـی را که تو را کشتنـد چه دلیرند بر خداونـد رحمـان و بر شکستن حرمتِ پیغمبـر😔 💔 اشک از دیدگانش روان گشـت و گفت «بعد از تو، خاک بر سـر دنیا.» صدای حسیـن به گریه بلند شـد و کسی تا آن زمان صـدای گریه او را نشنیده بـود.🥀 ▪️زینـب خواهـر حسیـن شتابان بیرون آمد و فریـاد می زد آه برادرم ای دریغ پسر بـرادرم💔 آمد تا خویش را بر او افکنـد. 🔻حسیـن او را بگرفت و به خیمه بازگردانیـد و جوانان را فرمـود برادر خویش را بردارید و ببریـد ▪️او را از مصـرع برداشتند و نزدیک خیمـه ای که ‌ جلو آن کارزار می کردند نهادنـد و او اول شهید از اهل بیـت بود🥀 📙 🏴•| @shahid_dehghan
sound.tebyan.netمیثم_مطیعی_علمدارم_خدای_غیرت_حرم.mp3
زمان: حجم: 4.51M
🎧 وقتی خجالت میکشی شرمنده تر میشم سقا بدون دست هم سقاست باورکن😭 توو چشم عباسم نبینم اشک غم باشه بی تو حسین تنهاست باور کن💔 التماس دعای فرج به حق عباس حسین🙏🏻✨ (با حال مناسب شنیده شود) 🖤| @shahid_dehghan
@MaddahionlinYEKNET.IR - vahed - shabe 10 moharram1399 - banifatemah.mp3
زمان: حجم: 8.03M
🎧 امشب شهادتنامه‌ی عشاق امضاء میشود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود💔😭 سیدمجید بنی فاطمه🎙 🖤| @shahid_dehghan
30.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| آه از دل رنجیده زینب که حسینش بی سر به عزای زن و فرزند نشسته💔😭 ✨| @shahid_dehghan
⸢💚| ⸥ همه همّ و غم یک مرد این است که خانواده‌ش را تامین کند. خانواده‌ش را محافظت کند. دختر دلش قرص است. مادر دلش قرص است. بابام هست... بابام نیس داداشم هست. داداشم نیس عموم که دیگه هست؟ عموم هم نیس پسر عموهام که هستن؟ یکی یکی پناه زنان حرم را شهید کردند...🥀 در آخرین نفس، چشم حسین(ع) به سمت خیمه‌ها بود...💔 کار تمام است. دشمن با زنان حرم چه خواهد کرد...؟ و زینب تنها شد... بی‌یاور زینب ماند و رباب و رقیه و.... اسارت و گوشواره و بزم شراب.. 😭 مردان حرم، هرچه از دستشان برمی‌آمد انجام دادند و پر کشیدند. اما زینب ماند و داغ شهادت...💔 داغ شهادت کم نبود داغ اسارت هم به آن اضافه شد... و امان از دل زینب... 😭😭 🏴•| @shahid_dehghan