شش تا هشت سالگی کار کرد و بعد از آن به تبعیت از دایی بزرگش ورزش های رزمی تمرین میکرد و تکواندو کار شد. علاقه اش به سمت ورزش های هیجانیو جنبشی روز به روز بیشتر شد. حیاط و پارکینگ خانه با موانعی مثل صندلی و تایر و موتور پدرش، محل تمرین او شده بود، کنترلش کمی سخت تر شده و پارک محل بعدی تمریناتش شد. به خاطر هوای آزاد و موانع بیشتری که در پارک بود هیجان و انرژی اش تخلیه میشد. دوره راهنمایی اش حرکات خطرناکی می کرد و نگرانی ها دو برابر شده بود که به خودش آسیبی نرساند. راسته دیوار را به صورت افقی بالا میرفت و پرش هایش بلندتر شده بود. بعدها مشخص شد که به این حرکات پارکور میگویند و نوعی ورزش است. بدون این که دوره ی آموزشی خاصی ببیند آن را خود جوش انجام داد و یاد گرفت. نقل از مادر بزرگوار شهید ۱۱ @shahid_dehghan