شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
🍃🕯🍃🕯🍃🕯 پادشاهی مِی گسار، ورود اسیرانی آزاده را به انتظار نشسته است. پادشاهی که هم پیاله اش، میمونی است که جرعه ای خود می نوشد و جرعه ای به او می دهد؛ پادشاهی که هنگام مردن آن میمون، در شهر عزای عمومی اعلام می کند و برای او مراسم غسل و کفن و دفن بر پا می دارد. پادشاهی که کمتر هُشیار دیده می شود و بیت المال را به رامش گران و آوازه خوانان اختصاص داده است. یزید مجلسی ترتیب داده و اشراف شام را دعوت کرده بود، سپس دستور داد اُسرای اهل بیت را ـ که با طناب و زنجیر آنان را به هم بسته بودند ـ با وضعی توهین‌آمیز وارد مجلس جشن یزید کردند. یزید لباس های نو پوشیده بود و شراب می نوشید. حضار به آنها می‌نگریستند، امام سجاد(ع) روبروی یزید قرار گرفتند و چند شعر خواندند که بیزاری و نفرت ایشان را از یزید نشان می‌دهد: "انتظار نداشته باشید که شما به ما اهانت کنید و ما احترامتان کنیم، یا شما دائماً ما را آزار دهید و ما دست از آزار شما برداریم. خدا می‌داند که ما شما را دوست نداریم پس شما را از این که ما را دوست ندارید، سرزنش نمی‌کنیم." الا لعنت الله علی القوم الظالمین🏴 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊 🍃🕯🍃🕯🍃🕯