📖آیه امروز📖 سوره بقره(۲) آیه ۳۰ آیه سی ام وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﻭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﺁﺭ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺟﺎﻧﺸﻴﻨﻲ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ . ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺁﻳﺎ ﻣﻮﺟﻮﺩﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻓﺴﺎﺩ ﻭ ﺗﺒﺎﻫﻲ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ ﺧﻮﻥ ﺭﻳﺰﻱ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻥ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﺳﺘﺎﻳﺸﺖ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻴﻢ ﻭ ﺗﻘﺪﻳﺲ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ . [ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ] ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻣﻦ [ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺶ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺮﺍﺭﻱ ] ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﻴﺪ .(٣٠) تفسیر👇 در آيه‌ى قبل خوانديم كه خداوند، همه‌ى مواهب زمين را براى انسان آفريده است. در اين آيه و آيات بعد، مسأله‌ى خلافت انسان در زمين مطرح مى‌شود كه نگرانى فرشتگان از فسادهاى بشر و توضيح و توجيه خدا و سجده آنان در برابر نخستين انسان را بدنبال دارد. فرشتگان، يا از طريق اخبار الهى ويا مشاهده‌ى انسان‌هاى قبل از حضرت آدم عليه السلام در عوالم ديگر يا در همين عالم ويا به خاطر پيش‌بينى صحيحى كه از انسان خاكى و مادّى وتزاحم‌هاى طبيعى آنها داشتند، خونريزى وفساد انسان راپيش‌بينى مى‌كردند. گرچه همه‌ى انسان‌ها، بالقوّه استعداد خليفه خدا شدن را دارند، امّا همه خليفه‌ى خدا نيستند و به فرموده روايات افراد خاصى هستند، چون برخى از آنها با رفتار خود به اندازه‌اى سقوط مى‌كنند كه از حيوان هم پست‌تر مى‌شوند. چنانكه قرآن مى‌فرمايد: «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» «1» قرارگاه اين خليفه، زمين است، ولى لياقت او تا «قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‌» «2» مى‌باشد. به ديگران اجازه دهيد سؤال كنند. خداوند به فرشتگان اذن داد تا سؤال كنند و گرنه ملائك، بدون اجازه حرف نمى‌زنند و فرشتگان مى‌دانستند كه براى هر آفريده‌اى، هدفى عالى در كار است. سؤال: چرا خداوند در آفرينش انسان، موضوع را با فرشتگان مطرح كرد؟ پاسخ: انسان، مخلوق ويژه‌اى است كه ساخت مادّى او به بهترين قوام بوده: «أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» «3» و در او روح خدايى دميده شده و بعد از خلقت او خداوند به خود تبريك گفت: «1». اعراف، 179. «2». نجم، 9. «3». تين، 4. جلد 1 - صفحه 90 «فَتَبارَكَ اللَّهُ» «1»* سؤال: خدايى كه دائماً حاضر، ناظر وقيّوم است چه نيازى به جانشين وخليفه دارد؟ پاسخ: اوّلًا جانشينى انسان نه به خاطر نياز و عجز خداوند است، بلكه اين مقام به خاطر كرامت و فضيلت رتبه‌ى انسانيّت است. ثانياً نظام آفرينش بر اساس واسطه‌هاست. يعنى با اينكه خداوند مستقيماً قادر بر انجام هر كارى است، ولى براى اجراى امور، واسطه‌هايى را قرار داده كه نمونه‌هايى را بيان مى‌كنيم: با اين‌كه مدبّر اصلى اوست: «اللَّهُ الَّذِي ... يُدَبِّرُ» «2» ليكن فرشتگان را مدبّر هستى قرار داده است. «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً» «3» با اين‌كه شفا به دست اوست؛ «فَهُوَ يَشْفِينِ» «4» امّا در عسل شفا قرار داده است. «فيه شفاء» «5» با اين‌كه علم غيب مخصوص اوست؛ «إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ» «6» ليكن بخشى از آن را براى بعضى از بندگان صالحش ظاهر مى‌كند. «إِلَّا مَنِ ارْتَضى‌ مِنْ رَسُولٍ» «7» پس انسان مى‌تواند جانشين خداوند شود و اطاعت از او، همچون اطاعت از خداوند باشد. «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» «8» و بيعت با او نيز به منزله‌ى بيعت با خداوند باشد. «انّ‌ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ ... إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» «9» و محبّت به او مثل محبّت خدا باشد. «من احبّكم فقد احب الله» «10» براى قضاوت درباره‌ى موجودات، بايد تمام خيرات و شرور آنها را كنار هم گذاشت و نبايد زود قضاوت كرد. فرشتگان خود را ديدند كه تسبيح و حمد آنها بيشتر از انسان است. ابليس نيز خود را مى‌بيند و مى‌گويد: من از آتشم و آدم از خاك و زير بار نمى‌رود. امّا خداوند متعال مجموعه را مى‌بيند كه انسان بهتر است و مى‌فرمايد: «إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» «1». مؤمنون، 14. «2». يونس، 3. «3». نازعات، 5. «4». شعراء، 80. «5». نحل، 69. «6». يونس، 20. «7». جنّ، 27. «8». نساء، 80. «9». فتح، 10. «10». زيارت جامعه كبيره. جلد 1 - صفحه 91 پیام ها 1- شايد بتوان از اين دو آيه (29- 30) فهميد: خداوند ابتدا اسباب زندگى را براى انسان فراهم كرد، سپس او را آفريد. «خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ... إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ» چنانكه حضرت على عليه السلام فرمود: «فلمّا مهد ارضه و انفذ امره اختار آدم ...» «1» همين كه زمين را گسترد و فرمانش را متنفّذ قرارداد، انسان را آفريد.