يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ ۖ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ۚ فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ ۖ وَإِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ ۚ وَلِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ ۚ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ ۚ فَإِنْ كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ ۗ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا ۚ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا(11)
#ختم_قرآن
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.
شأن نزول:
«شیخ طوسى» گوید: سدى و ابن عباس گويند: سبب نزول آيه چنين بود كه مردم زنان و دختران و پسران صغار را از ارث محروم مى كردند و جز به كسانى كه شمشير زن بوده و به كارزار جنگ مى پرداختند. به ديگران ارث نمى دادند و اين آيه نازل گرديد و كيفيت ارث را آشكار ساخت.
محمد بن المنكدر از جابر نقل نمايد كه گفت: مريض بودم و رسول خدا صلى الله عليه و آله از من عيادت فرمود و آب بر روى من پاشيد و من به هوش آمدم و گفتم: يا رسول الله درباره مال خود چكار كنم، سپس اين آيه نازل گرديد.
تفسير👇
گرچه دريافتى ارث زن نصف مرد است، ولى بهرهگيرىاش دو برابر مرد است. فرض كنيد مقدار موجودى 30 سهم باشد كه دختر 10 و پسر 20 سهم مىبرد، ولى دختر به خاطر آنكه تعهّدى ندارد، سهم خود را پسانداز مىكند و براى مخارج زندگى از سهم پسر كه 20 سهم بود بهرهمند مىشود. پس نياز خود را از سهم مرد تأمين كرده و سهم خود را ذخيره دارد.
بنابراين دختر در گرفتن نصف مىگيرد، ولى در بهرهگيرى كاملًا تأمين است.
در حديثى از امام جواد عليه السلام آمده است: هيچگونه هزينه فردى واجتماعى بر عهده زن نيست، علاوه بر آنكه هنگام ازدواج مهريه مىگيرد، ولى مرد هم مهريه مىدهد، هم خرج زن را عهدهدار است. زن بىهيچ مسئوليّتى سهم ارث دريافت مىكند وحقّ پسانداز دارد ولى در بهرهگيرى، از همان سهم مرد بهره مىگيرد.
احكام ارث، در تورات نيز بيان شده «2» و در انجيل آمده است كه مسيح گفت: من نيامدهام تا احكام تورات را تغيير دهم.
عرب جاهلى، زنان و كودكان را از ارث محروم مىكرد، ولى اسلام براى هريك از فرزند و همسر، متناسب با نيازهاى آنان سهم الارث قرار داد.
رسيدن ارث به فرزند، انگيزهى فعّاليت بيشتر است. اگر انسان بداند كه اموالش به فرزندش نمىرسد، چندان تحرّك از خود نشان نمىدهد. در فرانسه، هنگامى كه قانون ارث لغو شد، فعّاليتهاى اقتصادى ضعيف شد.
بيشتر بودن سهم فرزندان متوفّى از والدين او شايد براى آن است كه والدين، سالهاى پايانى عمر را مىگذرانند ونياز كمترى دارند. اگر متوفّى برادر نداشت، سهم مادر يك سوم، و اگر داشت يك ششم، و باقى براى پدر است. شايد بدان جهت كه مخارج برادران متوفّى معمولًا به عهدهى پدر است، نه مادر.
امام صادق عليه السلام فرمود: پرداخت بدهى ميّت برانجام وصيّت او مقدّم است چنانكه اگر وصيّت او خلاف شرع باشد نبايد عملى شود.
شخصى از اينكه زنش دختر زاييده بود، نگران بود. امام صادق عليه السلام اين قسمت از آيه را براى او تلاوت فرمود كه: «لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً»
پیام ها
1- اسلام، آيين فطرت است. آن گونه كه وجود فرزند، تداوم وجود والدين است و خصوصيّات و صفات جسمى و روحى آنان به فرزند منتقل مىشود، اموال هم بايد به فرزندان منتقل گردد. «يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ»
2- وصيّت كه حقّ خود انسان است، بر حقوق وارثان مقدّم است. «مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ»
3- حقوق مردم، بر حق وارثان و بستگان مقدّم است. «مِنْ بَعْدِ ... دَيْنٍ»
4- در تفاوت سهم ارثِ بستگان، حكمتهايى نهفته است كه ما نمىدانيم. سهم ارث، بر اساس مصالح واقعى بشر استوار است، هرچند خود انسان بىتوجّه باشد. «لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً»
5- علم و حكمت، دو شرط ضرورى براى قانونگذارى است. احكام ارث، بر اساس علم و حكمت الهى است. «فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ ... عَلِيماً حَكِيماً»
@shahid_modafe_haram_miladheidari
📖آیه امروز📖
سوره نساء(4)
آیه ۱۲
آیه دوازدهم
وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ ۚ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ ۚ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ ۚ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ ۗ وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ ۚ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَٰلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ ۚ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَىٰ بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ ۚ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ(12)
#ختم_قرآن
تفسیر👇
و براى شما (مردان) نصف ارثى است كه
در آيه گذشته، ارث فرزندان و والدين مطرح بود، در اين آيه، ارث زن و شوهر و برادر و خواهر مادرى مطرح است. البتّه احكام ارث را بايد به كمك روايات اجرا كرد، چون فروع و شاخههاى زيادى دارد، كه در آيات قرآن نيامده است.
لفظ «كَلالَةً» دوبار در قرآن آمده است؛ يكى در اين آيه و ديگرى در آخرين آيهى همين سوره. اين كلمه در لغت به معناى احاطه است، فاميلى كه انسان و فرزند انسان را احاطه كردهاند. «اكليل»، نيز تاجى است كه سر را احاطه مىكند. كُلّ، عددى است كه اعداد ديگر را احاطه كرده است.
اين كلمه در بحث ارث دو معنى دارد:
1- برادران و خواهرانِ مادرى ميّت، كه در اين آيه به كار رفته است.
2- برادران و خواهرانِ پدر و مادرى يا پدرىِ ميّت، كه مراد آيه آخر است.
گرچه پرداخت بدهى، بر انجام وصيّت مقدّم است، لكن چون در عمل، انجام وصيّت سختتر است، خداوند در آيه، اوّل عمل به وصيّت را آورده، بعد پرداخت بدهى را.
در حديث آمده است: وصيّت به ثلث مال، زياد است، سعى كنيد وارثان شما بهرهى بيشترى از ارث ببرند، تا همه بىنياز باشند. و ضرر رسانى در وصيّت از گناهان كبيره است.
و عمل به وصيّتى كه به ضرر وارث باشد الزامى نيست.
اگر مردى چند همسر داشت، يك هشتم يا يك چهارم ارث، ميان آنان به طور يكسان تقسيم مىشود.
ديون و بدهىهاى متوفّى، هم شامل ديون الهى است، مثل: حج، خمس، زكات و كفّاره، و هم شامل ديون مردمى است.
پیام ها
1- پرداخت بدهى مردم، آن قدر مهم است كه در اين دو آيه، چهار بار مطرح شده است. مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ ... أَوْ دَيْنٍ در احاديث آمده است: در قيامت، تمام گناهان شهيد بخشيده مىشود، مگر دَين و بدهى او.
2- داشتن فرزند- اگر چه از همسر ديگر- سهم هر يك از زن و شوهر را به نصف كاهش مىدهد، تا فرزندان نيز از متوفّى سهم ببرند، خواه فرزند دختر باشد يا پسر. «فَإِنْ كانَ لَهُنَّ وَلَدٌ»
3- در وصيّت كردن، بايد حال وارثان را مراعات كرد، تا به آنان زيان نرسد. «غَيْرَ مُضَارٍّ»
4- اسلام، نه فقط ضرر رسانى در زندگى، بلكه زيان رساندن پس از مرگ را نيز مردود مىداند. «غَيْرَ مُضَارٍّ»
5- تقسيم الهى ارث، هم عالمانه است و هم اگر تخلّف كرديد، خداوند در قهر خود حليم است و شتابى ندارد. «وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ»
@shahid_modafe_haram_miladheidari
📖آیه امروز📖
سوره نساء(4)
آیه ۱۳
آیه سیزدهم
تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ ۚ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(13)
#ختم_قرآن
تفسیر👇
1- احكام ارث، از حدود الهى است، پس نبايد از مرز آن گذشت. «تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ»
2- اطاعت از رسول خدا به منزلهى اطاعت از خداست. «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
3- سعادت و رستگارى، در گرو حركت در مسير الهى است، نه كامگيرى بيشتر از ارث. «ذلِكَ الْفَوْزُ»
@shahid_modafe_haram_miladheidari
📖آیه امروز📖
سوره نساء(4)
آیه 14
آیه چهاردهم
وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ(14)
#ختم_قرآن
تفسیر👇
1- آنان كه به وصيّتنامه عمل نمىكنند، يا بدهى متوفّى را نمىپردازند، يا با انكار حقّ يا ندادن سهم بعضى وارثان، سعى در تصاحب اموال مىكنند، براى هميشه در عذاب و قهر الهىاند. تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ ... يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ*
2- ملاك سعادت وشقاوت، اطاعت يا نافرمانى نسبت به خدا و رسول اوست، نه چيز ديگر. مَنْ يُطِعِ اللَّهَ ... وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ
3- نافرمانى رسول خدا، نافرمانى خداست. «يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
4- نافرمانى مستمرّ، سبب خلود است. مَنْ يَعْصِ اللَّهَ ... يُدْخِلْهُ ناراً خالِداً فِيها يَعْصِ فعل مضارع و نشان استمرار است.
5- متجاوزان به حقوق ديگران، در رديف كفّار بوده و گرفتار عذاب جاويدان مىشوند. «خالِداً فِيها»
6- قهر خداوند، هم عذاب جسمى دارد، هم خوارى روحى. «عَذابٌ مُهِينٌ»
@shahid_modafe_haram_miladheidari
📖آیه امروز📖
سوره نساء(۴)
آیه ۱۵
آیه پانزدهم
وَاللَّاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىٰ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا(15)
#ختم_قرآن
تفسیر👇
امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از راه ديگر كه خداوند قرار مىدهد، حدود الهى و سنگسار و شلّاق است.
بعضى آيه را شامل مساحقه و همجنسبازى زنان نيز دانسته و از مجمعالبيان روايتى را از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كردهاند كه مؤيّد آن است. در روايتى مىخوانيم كه مسئلهى حبس در خانه نسبت به زن زناكار، در جاهليّت نيز بوده و اسلام در آغاز آن را پذيرفته است، ولى بعد از تقويت اسلام مسئله از حبس به اجراى حدّ تبديل شده است.
پیام ها
1- براى حفظ آبرو و شرف ديگران، اسلام براى اثبات زنا، چهار شاهد مقرّر كرده است، و حتّى اگر سه شاهد گواهى دهند، هر سه شلّاق مىخورند، ولى براى اثبات قتل، دو شاهد كافى است. «أَرْبَعَةً مِنْكُمْ»
2- شاهد بر زنا، هم بايد مرد باشد و هم مسلمان، تا در اثبات جرم، دقّت لازم صورت گيرد. «أَرْبَعَةً مِنْكُمْ»
3- گواهى بر زنا واجب نيست. «فَإِنْ شَهِدُوا»
4- در قضاوت به علم خود اكتفا نكنيم، گواهى لازم است. «فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ»
5- كيفر زن زناكار، حبس در «خانه» است، نه زندانهاى عمومى، كه ممكن است فساد بيشتر بياموزد. «فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ»
6- حبس زن در خانه، براى آنست كه افراد جامعه را فاسد نكند و از ازدواج محروم بماند و ميدانى براى لذّت پيدا نكند. «فَأَمْسِكُوهُنَّ»
7- براى سالم سازى و پاكسازى جامعه، حبس مجرم لازم است. «فَأَمْسِكُوهُنَّ»
8- حبس ابد، كيفر زنان شوهردارى بوده است كه مرتكب زنا شدهاند. «حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ» البتّه اين حكم موقّت بوده تا به تازيانه و سنگسار كيفر شود.
«أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا»
@shahid_modafe_haram_miladheidari
📖آیه امروز📖
سوره نساء(4)
آیه ۱۶
آیه شانزدهم
وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا ۖ فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا(16)
#ختم_قرآن
تفسیر👇
در تفاسير براى اين آيه، معانى گوناگونى گفته شده است، ولى معناى فوق، از تفسير نمونه گرفته شده است. البتّه معناى ديگرى نيز به ذهن مىرسد و آن اينكه:
هرگاه دو مرد تصميم به انجام فاحشه (لواط) بگيرند، ولى فقط كارهاى مقدّماتى را انجام دهند، به نحوى كه اطمينان به انجام آن در آينده است، شما از باب نهى از منكر، آن دو را تنبيه و تعزير وتهديد كنيد. اگر شرمنده شدند و دست كشيدند و گذشته را جبران كردند، شما هم از آنان بگذريد، كه خدا توبهپذير و رحيم است.
طبق اين معنى كلمهى «اللّذان» به معناى دو مرد آمده، نه يك مرد ويك زن كه از باب تغليب باشد، و «فَآذُوهُما» به معناى آزار و تنبيه است، نه اجراى حدّ. توبه و اصلاح هم به معناىِ صرفنظر واقعى است، نه اينكه قبل از صدور حكم قاضى توبه كنند. «يَأْتِيانِها» را هم مىتوان به معناى انجام مقدّمات قريبالوقوع فحشا گرفت و اين در عرف رايج است كه
كارى را به كسى نسبت دهند كه در آستانهى انجام آن است. مثل اينكه به شخصى كه افراد را به مهمانى دعوت كرده و مشغول تهيه مقدّمات است، مىگويند فلانى مهمانى مىكند، يا مهمان دارد. (واللّه العالم)
توبهى زناكار و صرفنظر نمودن از اجراى حد درباره او، تا وقتى است كه كار به دادگاه و اقامهى شهود و صدور حكم نرسيده باشد، وگرنه پس از صدور حكم، توبه مانع اجراى آن نمىشود.
@shahid_modafe_haram_miladheidari
📖آیه امروز📖
سوره نساء(4)
آیه ۱۷
آیه هفدهم
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَٰئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا(17)
#ختم_قرآن
تفسیر👇
اين آيه به گوشهاى از شرايط قبولى توبه اشاره مىكند. از جمله آنكه:
الف: گناه، از روى نادانى وبىتوجّهى به عواقب گناه باشد، نه از روى كفر و عناد.
ب: گنهكار بايد زود توبه كند، پيش از آنكه گناه او را احاطه كند، يا خصلت او شود، يا قهر و عذاب الهى فرا رسد.
امام صادق عليه السلام فرمود: هر گناهى كه انسان مرتكب شود گرچه آگاهانه باشد در حقيقت جاهل است، زيرا خود را در خطر قهر الهى قرار داده است.
پیام ها
1- پذيرفتن توبهى واقعى، از حقوقى است كه خداوند براى مردم، بر عهدهى خودش قرار داده است. «التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ»
2- علمى كه در برابر هوسها وغرائز پايدار نباشد، جهل است. يَعْمَلُونَ ... بِجَهالَةٍ
3- تا گناه زياد نشده، توبه آسان است. در اين آيه مىخوانيم: «يَعْمَلُونَ السُّوءَ» كه مراد انجام يك گناه است، ولى در آيهى بعد مىخوانيم: «يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ»، مراد گناهان زياد مىباشد كه توبه كردن از آن مشكل است.
4- خدا، گناهكاران را به توبه فورى تشويق مىكند. «يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ»
5- سرعت در توبه، كليد قبولى آن است. «يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ»
6- توبه بايد واقعى باشد، اگر تظاهر به توبه كنيم خدا حقيقت را مىداند. «كانَ اللَّهُ عَلِيماً»
7- پذيرش عذر گناهكاران بىعناد، حكيمانه است. «عَلِيماً حَكِيماً»
@shahid_modafe_haram_miladheidari
📖آیه امروز📖
سوره نساء(۴)
آیه ۱۸
آیه هجدهم
وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّىٰ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ ۚ أُولَٰئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا(18)
#ختم_قرآن
تفسیر👇
1- توبه در حال اختيار و آزادى ارزش دارد، نه در حال اضطرار يا مواجهه با خطر. «إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ»
2- اصرار بر گناه، توفيق توبه را از انسان مىگيرد. كلمهى «يَعْمَلُونَ» نشانه استمرار و كلمهى «سيئات» به معناى تعدّد و تكرار گناه است.
3- توبه را نبايد به تأخير انداخت. چون زمان مرگ معلوم نيست و توبه هنگام معاينهى مرگ، پذيرفته نمىشود. إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ ..
4- هنگام خطر ومرگ، فطرت خداشناسى انسان آشكار مىشود. «إِنِّي تُبْتُ الْآنَ»
5- كافر مردن و بد عاقبتى، همهى اعمال نيك و از جمله توبه را تباه و حبط مىكند. «يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ»
@shahid_modafe_haram_miladheidari
📖آيه امروز📖
سوره نساء(۴)
آيه ۱۹
آيه نوزدهم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا ۖ وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ ۚ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا(19)
#ختم_قرآن
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.
شأن نزول:
«شیخ طوسى» گويند: اين آيه درباره ابوقيس بن سلت نازل گرديد، وقتى كه وفات يافت پسرش خواست زوجه پدر خويش دختر معن بن عاصم (البته مادر او نبوده است) به عقد خويش درآورد. كبشه نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله رفت و گفت: يا رسول اللّه، نه از شوهرم چيزى به ارث بردم و نه مرا رها مينمايند كه شوهر ديگرى اختيار كنم. اين موضوع را امام محمدباقر عليهالسلام و ديگران نيز روايت كرده اند.
تفسیر👇
بر خلاف سنّت جاهليّت، كه گاهى زن نيز به ارث برده مىشد، ممكن است آيه اشاره به اين باشد كه تنها اموال قابل ارث است و همسرِ متوفّى، ارثِ كسى نيست. او خودش مىتواند بعد از فوت شوهرش، همسر ديگرى انتخاب كند.
پیام ها
1- اسلام، مدافع حقوق زن است. «لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً»
2- بازپسگرفتن مهريه با زور و اجبار، حرام است. «لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ»
3- تنها در صورتى كه زن در معرض بىعفّتى باشد، مرد حقّ سختگيرى دارد.
لا تَعْضُلُوهُنَ ... إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَة
4- با زنان بايد خوش رفتارى كرد. «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»
5- مرد، سنگزيرين آسياى زندگى است و بايد با خوشرفتارى، بر سختىها شكيبا باشد. (خطاب آيه به مرد است.) لا تَعْضُلُوهُنَ ... عاشِرُوهُنَ
6- بسيارى از خيرات، در لابلاى ناگوارىهاى زندگى است. يَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً ...
7- حلّ مشكلات خانواده و داشتن حلم و حوصله، براى سعادت فرزندان، بهتر از جدايى و طلاق است. «فِيهِ خَيْراً كَثِيراً»
8- هميشه خير و شرّ ما همراه با تمايلات ما نيست، چه بسا چيزى را ناخوشايند داريم، ولى خداوند خير زياد در آن قرار داده باشد. زيرا انسان به همهى مصالح خويش آگاه نيست. فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا ... فِيهِ خَيْراً كَثِيراً
@shahid_modafe_haram_miladheidari
📖آیه امروز📖
سوره نساء(۴)
آیه ۲۰
آیه بیستم
وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا ۚ أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا(20)
#ختم_قرآن
تفسیر👇
«قنطار» به معناى مال زياد كه مانند پل و قنطره وسيلهى بهرهبردارى است.
در دوران جاهليّت، بعضى همين كه مىخواستند همسر ديگرى بگيرند، به همسر اوّل تهمت مىزدند تا او در فشار قرار گيرد و مهريه خود را ببخشد آنگاه شوهر او را طلاق مىداد، سپس از همان مهرِ برگردانده شده، همسر ديگرى مىگرفت. آيه، اين سنّت جاهلى را نكوهش مىكند.
پیام ها
1- ازدواج مجدّد از نظر اسلام مجاز است. «اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ»
2- طلاق، به دست مرد است. «أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ»
3- مهريه زياد، اشكالى ندارد، گرچه سفارش به مهريه كم شده است. «آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً»
4- مالكيّت انسان در چهارچوب قوانين الهى، محدوديّت ندارد. «قِنْطاراً»
5- اسلام، حامى حقوق زن است و ازدواج دوّم را به قيمت ضايع كردن حقّ همسر اوّل منع مىكند. «فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً»
6- زن، حقّ مالكيّت دارد و مهريّه، بىكم وكاست بايد به او تحويل شود.
«فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً»
7- اگر شخصى به حقّ، مالك شد، نمىتوان مالش را اگرچه زياد باشد از او گرفت. فَلا تَأْخُذُوا ...
8- يكى از بدترين انواع ظلم، گرفتن مال مردم، همراه با توجيه كردن و تهمت زدن و بردن آبروى آنان است. «أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً»
@shahid_modafe_haram_miladheidari
📖آیه امروز📖
سوره نساء(۴)
آیه ۲۱
آیه بیست و یکم
وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَىٰ بَعْضُكُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا(۲۱)
#ختم_قرآن
تفسیر👇
1- در نهى از منكر بايد از عواطف انسانى هم بهره گرفت. شما كه مدّتها با همسر خود روابط كامل داشته و كامياب شدهايد چرا اكنون مهريه او را به ناحقّ پس مىگيريد. «قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ»
2- هنگام ناراحتىهاى زندگى، به ياد لذّتهاى قبل باشيم. «قَدْ أَفْضى»
3- در بيان امور مربوط به زناشويى، ادب را مراعات كنيم. «أَفْضى»
4- مهريّه حقّى است براى زنان كه در برابر همخوابى تعيين شده است. «قَدْ أَفْضى»
5- عقد ازدواج، يك ميثاق محكم است. «مِيثاقاً غَلِيظاً»
6- پس گرفتن مهريه پيمان شكنى است. وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ ... وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً
@shahid_modafe_haram_miladheidari
📖آیه امروز📖
سوره نساء(۴)
آیه ۲۲
آیه بیست و دوم
وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۚ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا(۲۲)
#ختم_قرآن
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.
شأن نزول:
قتادة و عكرمة و ابن عباس گويند: اين آيه براى منع ازدواج با زنان پدر نازل شده كه در جاهليت مرسوم بوده است. چنان كه صفوان بن اميه زن پدر خود به نام فاخته دختر اسود بن مطلب را به زوجيت گرفته بود و نيز حصين بن ابىقيس زن پدر خود كبشه دختر معن را به زنى گرفته بود و همچنين منظور بن ريان بن مطلب زن پدر خود مليكة دختر خارجة را به عقد خويش درآورده بود.
اشعث بن سوار چنين گويد: وقتى كه ابوقيس وفات يافت. پسرش قيس زن پدر خويش را به زوجيت گرفت و زن پدر او به وى گفت: اميدوارم فرزند خوبى از براى تو بياورم زيرا تو از خوبان قبيله خود مى باشى ولى بايد از رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره كسب اجازه كنم لذا نزد پيامبر آمد و با او در اين خصوص مشورت نموده و اجازه خواست رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: از اين كار منصرف شو و به خانه خود مراجعت كن، سپس اين آيه نازل گرديد.
تفسیر👇
از رسوم جاهلى آن بود كه اگر شخصى از دنيا مىرفت، فرزندان او با نامادرى خود (همسر پدر) ازدواج مىكردند. يكى از انصار به نام ابوقيس از دنيا رفت. فرزندش به نامادرى خود پيشنهاد ازدواج كرد. آن زن گفت: بايد از پيامبر كسب تكليف كنم. در پاسخ او اين آيه نازل شد وازدواج با «زن پدر» را ممنوع كرد.
پیام ها
1- اسلام دين فطرت است. انسان طبعاً از ازدواج با مادر و نامادرى تنفّر دارد، لذا در اسلام حرام شده است. «لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ»
2- «زن پدر» ها به منزلهى مادر است. پس به جاى كينه و ناسازگارى، بايد نسبت به فرزندان «مادرى» كنند. «لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ»
3- بايد فرزندان حريم پدر را در ازدواج حفظ كنند. «لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ»
4- فرزندان، به زن پدر، به ديد «مادر» بنگرند. «ما نَكَحَ آباؤُكُمْ»
5- اسلام از گذشتهها چشم مىپوشد. ازدواجهاى پيش از اين حكم، با نامادرى،
مورد عفو است. «إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ» چنانكه مىخوانيم: «الاسلام يجُبّ ما قبله» اسلام، گذشته را مىپوشاند.
6- براى گفتار، بايد بطور اجمال يا تفصيل، دليل و برهان آورد. «إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبِيلًا»
7- ازدواج با نامادرى، راهبردى بد و راه ازدواج با ساير محارم را نيز مىكند. «ساءَ سَبِيلًا»
@shahid_modafe_haram_miladheidari