پارت هجدهم همنشینی با شهداء🌷🌿
#کتاب_سرو_قمحانه
#شهیدحسین_مُعزغلامی🌹
حسین علاوه بر اینکه با دوستانش ورزش میکرد و به تفریح میرفت، باهاشون ب دیدار خانواده شهدا هم میرفت. در عرصه شهدا، خیلی فعال بوده در حوزه بسیج شهید شاهرخ ضرغام و شهید ابراهیم هادی خیلی کار میکرد.
حسین شیفته و مرید ابراهیم هادی بود. لباس های مشکی ک در مراسمات هیئت میپوشید، عکس واسم شهید ابراهیم هادی هم بود. به خانواده شهید ابراهیم هادی ارادت خاصی داشت . برادر شهید ابراهیم هادی در مراسم تشیع حسین شرکت کروه بود چون عمویم شهید بود و پدر و دایی هام رزمنده بودند، حسین با این روحیه بزرگ شده بود. عکس صفحه تلفن همراه هم شهید بیضایی بودگاین علاقه حسین به شهید و به ما نیز منتقل شده بود. هر روز ک من عکس شهید رو میدیم سلام میکردم و 14 صلوات به روح شهید میفرستادم. قبل از اینکه حسین وارد سپاه بشه ، من احاسا میکردم حسین مثل شهید بیضایه. علاقه خاصی به شهید کامران داشت، قبل از آخرین اعزامش که با هم سر مزار شهداء رفتیم، سر مزار شهید کامران خیلی توقف گرد. جالب اینجاست که الان کنار مزار شهید کامران دفن شده. حسین علاقه خاصی به فرمانده اش شهید جواد الله کرم داشت. یه روز برنامه از آسمان برای تهیه مستند زندگی خسین به خونه پدرم اومده بودن. من تو اتاق داشتم استراحت میکردم، حسین به خواب من امد و گفت بیدار شو برو در برنامه حتما یادی از شهید الله کرم، شهید همدانی بکن. جالبه وقتی بیدار شدم و برای مصاحبه رفتم. شنیدم مادرم از شهید جواد الله کرم و شهید همدانی یاد کردن. وقتی آقای خورشیدی تهیه کننده برنامه، داستان خواب منو شنیدن، اشک ریخت و گفت، شهید به این کارها نظر داره. اقا زاده شهید الله کرم مداحی در وصف پدرش خوند و گفت این مداحی رو شهید مُعز غلامی درباره پدرم خونده و من به حسین ارادت خاصی دارم.
[خواهر کوچک شهید]
#شهید_حسین_معزغلامی
https://eitaa.com/shahid_moezegholami