🕊🌷🕊🌷🕊🌷 🌷🕊 🕊 🌟 ▪️ در ایام محرم در سوریه بودند، یکی از دوستانش نقل می کند که همه بیدار بودیم و سینه زنی می کردیم، رسول هم بیدار بود و صبح که بیدار شدیم رسول گفت که : 🌷 "من دیشب خوابی دیدم ، فکر کنم یکی از ما دو نفر فردا شهید می شویم. خواب دیدم که در یک منطقه سرسبزی و قشنگ و زیبایی می رویم که دوراهی می شود، من به تو می گویم بیا برویم، این قسمت که خیلی سرسبز است. تو می گویی نه بیا برویم طرف دیگر، گفتم نه و از هم جدا می شویم، هر کدام به یک سمتی می رویم که رسول به طرف سرسبز می رود." دوستش می گوید: 📜 تعبیرش این است که من دارم می روم تهران مأموریت تمام شده است تو هم در منطقه می مانی و همان روز یا فردای آن روز رسول شهید می شود... @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔸 قسمت سی و یکم (محمدحسن) به نقل از مادر شهید مزار شهید : بهشت زهرا (س) تهران، قطعه ۵۳، ردیف ۸۷، شماره ۴ 🕊 🌷🕊 🕊🌷🕊🌷🕊🌷