🍇❤️🍇❤️🍇 ❤️🍇 🍇 ✨وقتی آقا مرتضی مجرد بود، برادر و مادرش تصمیم می‌گیرند برای زیارت به سوریه بروند. اما علی‌رغم اصرارهای آقا مرتضی او  را نمی‌برند. 😔آقا مرتضی از شدت ناراحتی با گریه می‌خوابد. به قدری گریه کرده بوده که بالشتش خیس شده بود. شب خانمی را خواب می‌بیند که می‌گویند: 🕊«اشکال ندارد که تو را سوریه نیاوردند. تو بیا پسر من باش.» اوایل زندگی و بعد از عقد این را برای من تعریف می‌کرد و گاهی می‌گفت: «به نظرم آن خانم، حضرت زهرا (س) بودند؛ من پسر حضرت زهرا (س) هستم.» ❤️اما بعد از شهادتش، من به او گفتم: «ایشان حتما حضرت زینب (س) بودند که برای نرفتن به حرم ایشان گریه کردی. گفتند اشکالی ندارد که تو را نیاوردند، بیا پسر خودم باش و در نهایت تو مدافع حرم حضرت زینب (س) شدی.» 💎خادم حرم امام رضا (ع) @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍇قسمت سوم ✍حریم حرم ✍همسر شهید 🍇❤️🍇❤️🍇❤️🍇❤️🍇