بسم الله الرحمن الرحیم قسمت5⃣7⃣ خاطرات سراسر عشق , شهیدحاج حسین همدانی :مهتاب خین کتابخانه (مجمع جهانی خادمین شهدا ) به بنده گفت :قصد دارم شمارا بعنوان مسوول واحد تدارکات سپاه استان معرفی کنم ... ( با خنده ادامه می دهد )...حالا ببین ، ما را از جمع مسوولین عملیاتی جبهه میانی سرپل ذهاب برداشته وبا خودش آورده ، می خواهد مسوولیت تدارکات را به گردن مان بیندازد !(می خندد). ....واکنش شما در قبال این مطلب چه بوده ؟به راحتی آنرا پذیرفتید ؟ ....نه آقا !هرکاری را که عقل حکم می کرد .انجام دادم ، هر عذری که فکرش را بکنید . برایش آوردم ،ولی حرف محمود شهبازی ،دوتا نشد . ....یعنی از موضع تحکم برخورد کرد ؟ ....ابدا. نباید اورا دست کم می کرفتم ....(می خندد ).... راه مجاب کردن آدمها را خوب بلد بود .، انروزها بحث ضرورت ادای تکلیف شرعی در انجام وظایف ها ، بین بچه ها ی سپاه خیلی باب بود .همه روی جنبه تکلیفی وظایف .ماموریت ها و اوامر رده های مسوول سپاه متفق بودیم. محمود شهبازی هم ادآب رایجش این بود که در حین ابلاغ یک دستور ، روی جنبه ی تکلیفی آن، خیلی تاکید می ورزید .یادم هست وقتی خیلی به او اصرار کردم تا دست از سرم بردارد و بگذارد به جبهه برگردم ،سگرمه هایش را در هم کشید وبا لحنی جدی و کلماتی شمرده گفت :دستور ی که به شما ابلاغ شده ، تعارف نبود ه که حالا برای رد ّ ان عذرو بهانه می اورید . تکلیف شما این است برادر همدانی ، تکلیف دارید و شرعا بایستی اطاعت کنید ! این جوری ها بود که علیرغم عدم تمایل قلبی و اکراهی که نسبت به پذیرش مسوولیت ستادی در سپاه استان داشتم و دلم برای جبهه پر می کشید ، کوتاه آمدم و شدم مسوول واحد تدارکات ، در همدان . .... تغییرات مد نظر محمود شهبازی شامل حال مسوولین جبهه ی میانی سرپل ذهاب هم شد ؟ .... نه، محمود ، آقایان بهمنی و فریدی رادر جایگاه مسوول عملیات و جانشین در جبهه های میانی سرپل ذهاب ایفا کرد . .... کلا چند ماه مسوولیت واحد تدارکات سپاه استان همدان را عهده دار بودید ؟ .... حدود سه ماه و نیم ، تا اوایل مرداد ماه سال ۱۳۶۰ .... دامنه ی جابجایی مسوولین ستادی در سپاه استان همد ان به همین حد محدود ماند ؟ .... نه ، شهبازی آقای محمد سماوات را تا قبل از ان بطور همزمان عهده دار...... # مهتاب خین #۱۴۲