⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۴۸ 🔻قسمت صدوپنجاه وچهارم: غذای ویژه ✍...دو سه لقمه بیشتر در ظرف خودش نمانده بود، تکه ای نان سنگک برداشت، غذا را مالید روی آن و‌ خورد. خجالت کشیدم، غذایی را که برایم گذاشته بودند، بردم پیش او _ بیایید اینو با هم بخوریم. _ نه شما با آرامش غذاتو بخور، مطمئن باش خانم من یه مقدار دیگه تو یخچال برام نگه داشته، هر وقت رفتم خونه میخورم. سهم سردار از غذایی که همسرشان فرستاده بود در همین حد بود، او اینگونه مهربانانه و خاضعانه با کسانی که دور و برش بودند، برخورد می کرد. 🗣️ صادق خرازی، یاران شاهد۱۷۱ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯