⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل دهم : شهادت 🔸صفحه : ۱۷۷ 🔻قسمت صد و نود و نهم : به خاطر من ✍گاهی از بی تابی برای شهادت و دلتنگی بچه ها می گفتم.گفت:صبرکن، زوده. زمانی می رسه که شهدای دفاع مقدس به شهدای محور مقاومت غبطه می خورن.علم و یقین از کلمه کلمه گفتارش حس می شد و همین کمی آرامم می کرد.حاجی را آخرین بار دوماه قبل از شهادتش دیدم.صحبت هایمان به شهادت حسین بادپا و نیامدن پیکرش کشید.باحال عجیبی گفت: رضا! حسین به خاطر من نمیاد که اذیت نشم.حالا که حاجی شهید شده،ان شالله حسین هم برمی گردد. 🗣محمدرضاسخی از رزمندگان لشکر۴۱ثارالله، فکه۲۰۲ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯