💢
#قصه_های_سرباز_قاسم(۲۳)
📌برشی از کتاب از چیزی نمی ترسیدم
🔸رختشویی
✍روز جمعه به اتفاق تاجعلی علیخانی و عبدالله به سمت قنات سر سبیل حرکت کردیم تا لباسهایمان را بشوریم یک پیراهن و یک تومان مادرم توی سارق همراهم کرده بود.جو که آب زلال و روان داشت و یک صحرای زیبا را آبیاری می کرد مرا یاد ده قشنگمان انداخت اول داخل آب با صابون رختشویی خودمان را شست و شو دادیم بعد لباسهای نو را به تن کردیم و لباسهایمان را شستیم دستم قدرت شستن لباسها را نمی داد به هر صورت آنها را شستم.
☀️
#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯