🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ۲۵ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ✍شاکی بودم که به خاطر کار کنگره باید بعد از ظهرها هم توی پادگان بمانم. گفت:باید به این فکر کنی که داری می کنی!شهدا همیشه توی جنگ بودن . کاری نکن که سرهنگ و سرگرد ببینه. کار کن تا خودش جوابت رو بده. موقع خداحافظی، دستی زدم روی شانه اش:زود این ستاره ها رو زیاد کن که سرهنگ بشی. گفت: ممد ناصحی!آدم باید ستاره هاش برای خدا زیاد باشه، ستاره سرشونه میاد و می ره 🍀راوی:محمد ناصحی،دوست شهید 📚 فصل ۲ ص ۱۴۹ هدیه نثار روح این بزرگوار 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺  🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊