✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش 💢او(اسیر عراقی)محل دقيق توپها، تانكها و خودروهاي زرهپوش را به ما گفت و محل سنگرهاي تيربار، استراق سمع، فرماندهي، مهمات، استراحت، مواضع خمپاره و مسيرهاي ميدان مين، معبرهاي موجود و... را براي ما بيان كرد. 🔹️او موارد جزئي ديگري مثل ساعات تعويض نگهباني، تعداد افراد در آن نقطه، نوع سلاحهاي موجود، فاصله تا يگان بعدي، سامانة ارتباطي و رمزهاي قراردادي، ساعات تقسيم غذا و... را نيز براي ما مشخص كرد. پس از تجزيه و تحليل اطلاعات، گفته هاي او را با استناد به ديده بانيها و اخبار به دست آمده، روي نمونك پياده كرديم. 🔸️اسیر عراقي با ما خوب همكاري كرد و اطلاعاتي كه به ما داد، كمك شاياني به نيروهاي ما مي كرد. ما هم با او رفتاري انسان دوستانه داشتيم و او را برادر ديني خود ميدانستيم؛ تا جايي كه ارتباطي عاطفي بين ما شكل گرفت. هنگامي كه در حال انتقال او به پشت جبهه بودند، با چشماني اشك آلود دست نوشته اي به من داد. او ضمن تشكر از ميهمان نوازي و اعتماد ما، خواهش كرده بود سلامتي اش را به هر نحو ممكن به خانواده اش كه نشاني آنان را نوشته بود، اطلاع دهم. با وي خداحافظي كردم و ديگر هيچ وقت او را نديدم. 🔹️عمليات ما بايد چند روز ديگر به تعويق مي افتاد؛ چون عراقي ها خوب مي دانستند كه سرباز اسيرشان تخلية اطلاعاتي شده و به طور قطع تغييراتي را در سامانة دفاعي خود انجام مي دادند كه اين موضوع بسيار عادي بود. در فرصت به دست آمده طرحهاي عملياتي آماده شد. دستورالعمل عمليات ارسال شد و منطقه براي يگانهاي تكاور و فرماندهان به خوبي تفهيم گرديد. 💥در فرصت باقيمانده، آموزشهاي پيشرفتة تكاوري و ورزشهاي رزمي ادامه پيدا كرد. همگي آمادة دستور عبور از خط و حمله به ارتفاع عظيم و خطرناك تپة آنتن بوديم... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯