eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
4.9هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
💚وابستگی به نجف❤️ 👈ايام حضور🌷 در☀️ به چند دوره تقسيم مي شود. حالات و احوال او در اين سه سال حضور او بسيار متفاوت است. زماني تلاش داشت تا يك در كنار پيدا كند و درآمد داشته باشد.كار برايش مهيا شد، بعد از مدتي ثابت با حقوق مشخص را رها كرد و به دنبال انجام براي مردم و به رضاي پروردگار بود. 🌷@shahidabad313 🌷 كم كم به حضور در☀️ و در كنار☀️(علیه السلام) بسيار وابسته شد. وقتي به بر مي گشت، نمي توانست را كند. انگار گمگشته اي داشت كه مي خواست سريع به او برسد.ديگر در مثل يك بود. ⚘@pmsh313 ♨️حتي حضور در🕌 و بين بچه ها و رفقاي قديمي او را سير نمي كرد.اين را وقتي بيشتر حس كردم كه مي گفت: حتي وقتي به☀️ مي روم و از حضور در آنجا مي برم، دلم براي☀️ تنگ مي شود.مي خواهم زودتر به كنار(علیه السلام) برگردم. 🌷@shahidabad313 🔹️اين را از مطالعاتي كه داشت می توانستم بفهمم.🌷 در ابتدا براي خواندن كتاب هاي به سراغ آثار مقدماتي رفت. آداب الطلاب آقاي را مي خواند و... ⚘@pmsh313 🔹️رفته رفته به سراغ آثار بزرگان رفت. با مطالعه ي آثار و زندگي اين اشخاص، روزبه روز او تغيير مي كرد. 🔹️من ديده بودم كه رفاقت هاي🌷 كم شده بود! بر خلاف اوايل حضور در☀️، ديگر كم حرف شده بود. او با بسياري از دوستان در حد يك شده بود. 🌷@shahidabad313 💎به🕌مسجد هندي ها داشت. اين🕌 توسط☀️ و به حالتي برقرار بود. براي همين بيشتر مواقع در اين🕌#نماز مي خواند.خلوت هاي داشت.☀️ و برخي و را هيچ گاه نمي كرد. ⚘@pmsh313 💎اين اواخر به مرحوم(ره) خاصي پيدا كرده بود. ايشان را مي خواند و به اين#عمل مي كرد.يادم هست كه مي گفت:(ره) عجيب به☀️#وابسته بود.زماني كه ايشان در#بستري بود مي گفت مرا به☀️ ببريد من مي شود. 🌷@shahidabad313 🌷 اين جملات را مي خواند و مي گفت: من هم خيلي به اينجا شده ام،☀️ همه ي ما را گرفته است، هيچ مكاني جاي☀️ را براي من نمي گيرد. 💥اين سال آخر هر روز يك⏲ را به مي رفت.نمي دانم در اين يك⏲ چه مي كرد، اما هر چه بود براي او ايجاد مي كرد. اين را هم از خودش(ره)و(ره) فراگرفته بود. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🍀معلم نمونه(۲) ۶۹ ✔عباس هادي 💚اخلاق و تدریس تعریف کردنی ابراهیم❤️ 🍀تدريس عربي ابراهيم زياد طولاني نشد. از اواسط همان سال ديگر به مدرسه راهنمائي نرفت! حتي نمي گفت که چرا به آن مدرسه نمي رود! 🍀يک روز مدير مدرسه راهنمائي پيش من آمد. با من صحبت کرد و گفت: تو رو خدا، شما که برادرآقاي هادي هستيد با ايشان صحبت کنيد که برگردد مدرسه! گفتم: مگه چي شده؟! 🍀کمي مکث کرد و گفت: حقيقتش، آقا ابراهيم از جيب خودش پول مي داد به يکي از شاگردها تا هر روز زنگ اول براي کلاس نان و پنير بگيرد! 🍀آقاي هادي نظرش اين بود که اينها بچه هاي منطقه محروم هســتند. اکثرًا سر کلاس گرسنه هستند. بچه گرسنه هم درس را نمي فهمد. 🍀مدير ادامه داد: من با آقاي هادي برخورد کردم. گفتم: نظم مدرسه ما را به هم ريختي، در صورتي که هيچ مشکلي براي نظم مدرسه پيش نيامده بود. بعد هم سر ايشان داد زدم و گفتم: ديگه حق نداري اينجا از اين کارها را بکني. 🍀آقاي هادي از پيش ما رفت. بقيه ساعتهايش را در مدرسه ديگري پرکرد. حالا همه بچه ها و اوليا از من خواستند که ايشان را برگردانم. همه از اخلاق و تدريس ايشان تعريف مي کنند. 🍀ايشان در همين مدت كم، براي بسياري از دانش آموزان بي بضاعت و يتيم مدرسه، وسائل تهيه کرده بود که حتي من هم خبر نداشتم. 🍀با ابراهيم صحبت کردم. حرفهاي مدير مدرسه را به او گفتم. اما فايدهاي نداشت. وقتش را جاي ديگري پر کرده بود. ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
تنها گریه کن 37.mp3
6.8M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 📌 📍فصل دهم ص ۲۳۳ 🍂یاد در دل 🍂داغ جوان 🍂خلوت و سحر 🍂توسل 🍂بوی محرم 🍂شکسته بند 🍂زمین گیر شدن مادر‌ 🍂دلبسته روضه 🍂در حسرت روضه 🍂مسجدی با بوی محمد 📝 کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت زندگی اشرف السادات منتظری مادر 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
Salam Bar Ebrahim37.mp3
6.1M
🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 🌷 🌷 🍂 🍂 💚حضور ص۲۲۵❤️‌ 💚دعا برای دختر باحجاب ص۲۲۶❤️ 💚رفاقت دو طرفه ص۲۲۷❤️ 🍂من در زندگي مشكل سختي داشتم، چند روز پيش وقتي شما مشغول ترسيم عكس بوديد از اينجا رد شدم، با خودم گفتم: خدايا اگر اين شهدا پيش تو مقامي دارند به حق اين شهيد مشكل من را حل كن. 🍂بعد گفتم: من هم قول مي دهم نمازهايم را اول وقت بخوانم، سپس براي اين شــهيد كه اسمش را نمي دانستم خواندم. باور كنيد خيلي سريع مشكل من برطرف شد! حالا آمدم از ايشان تشكر كنم. 🍂اينها خيلي پيش خدا مقام دارند. ما هنوز اينها را نشناخته ايم! كوچكترين كاري كه برايشان انجام دهي، خداوند چند برابرش را برمي گرداند... 💢چند شب قبل، دخترم در خواب اين شهيد را مي بينه! به دخترم مي گويد: دختر خانم، تو هر وقت به من سلام مي كني من جوابت رو مي دم! براي تو هم دعا مي كنم كه با اين سن كم، اينقدر را خوب رعايت مي كني. 📝 کتاب سلام بر ابراهیم، زندگینامه ای مختصر و بیش از شصت خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر ابراهیم هادی است،مردی که با داشتن قهرمانی ها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و... با دریافت مدال شهادت کمال یافت. 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش 💢او(اسیر عراقی)محل دقيق توپها، تانكها و خودروهاي زرهپوش را به ما گفت و محل سنگرهاي تيربار، استراق سمع، فرماندهي، مهمات، استراحت، مواضع خمپاره و مسيرهاي ميدان مين، معبرهاي موجود و... را براي ما بيان كرد. 🔹️او موارد جزئي ديگري مثل ساعات تعويض نگهباني، تعداد افراد در آن نقطه، نوع سلاحهاي موجود، فاصله تا يگان بعدي، سامانة ارتباطي و رمزهاي قراردادي، ساعات تقسيم غذا و... را نيز براي ما مشخص كرد. پس از تجزيه و تحليل اطلاعات، گفته هاي او را با استناد به ديده بانيها و اخبار به دست آمده، روي نمونك پياده كرديم. 🔸️اسیر عراقي با ما خوب همكاري كرد و اطلاعاتي كه به ما داد، كمك شاياني به نيروهاي ما مي كرد. ما هم با او رفتاري انسان دوستانه داشتيم و او را برادر ديني خود ميدانستيم؛ تا جايي كه ارتباطي عاطفي بين ما شكل گرفت. هنگامي كه در حال انتقال او به پشت جبهه بودند، با چشماني اشك آلود دست نوشته اي به من داد. او ضمن تشكر از ميهمان نوازي و اعتماد ما، خواهش كرده بود سلامتي اش را به هر نحو ممكن به خانواده اش كه نشاني آنان را نوشته بود، اطلاع دهم. با وي خداحافظي كردم و ديگر هيچ وقت او را نديدم. 🔹️عمليات ما بايد چند روز ديگر به تعويق مي افتاد؛ چون عراقي ها خوب مي دانستند كه سرباز اسيرشان تخلية اطلاعاتي شده و به طور قطع تغييراتي را در سامانة دفاعي خود انجام مي دادند كه اين موضوع بسيار عادي بود. در فرصت به دست آمده طرحهاي عملياتي آماده شد. دستورالعمل عمليات ارسال شد و منطقه براي يگانهاي تكاور و فرماندهان به خوبي تفهيم گرديد. 💥در فرصت باقيمانده، آموزشهاي پيشرفتة تكاوري و ورزشهاي رزمي ادامه پيدا كرد. همگي آمادة دستور عبور از خط و حمله به ارتفاع عظيم و خطرناك تپة آنتن بوديم... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯