✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش ♻️برافروخته شدن شعله هاي جنگ توسط عراق 💥ايران به مفاد قرارداد 598 پايبند بود و به آن احترام ميگذاشت؛ اما عراق كه قرارداد 1975 الجزاير را يك طرفه ملغي اعلام و جنگي خونين را با ايران آغاز كرد، در اقدامي مشابه، قطعنامة 598 را زير پا گذاشت. 🔹️خبر حملة ناجوانمردانة عراق به همه جا اعلام شد. دشمن در فرصت به دست آمده، از هر سو وارد مواضع ايران شده، شروع به پيشروي كرد. حمله هاي هوايي شروع شد و آتش تهية توپ و تانك و خمپاره از هر سو باريدن گرفت. عراقي ها نيروهاي دفاعي ايران را آنچنان ضعيف مي انگاشتند كه به صورت ستون زرهي و بدون خط شكن و جلودار، به سمت ايران پيشروي مي كردند. 🔸️ما به لطف خداوند، فرماندهان شجاع و جواني از بهترين متخصصان اطلاعات و عمليات داشتيم كه ضمن شركت در تمامي عملياتهاي سخت و خونين، همواره كوچكترين زواياي منطقه و فعل و انفعالات دشمن را بررسي ميكردند. 🔹️شب سوم پس از پذيرش آتش بس بود كه خبر حملة ناجوانمردانة عراقيها از هر سو به گوش رسيد. ايران در پاسخ به اين عمل شرم آور، محافل جهاني را در جريان امور گذاشت؛ با اين وجود، دشمن از تمامي خطوط به داخل خاك ايران سرازير شده بود و رزمندگان متعجب بودند كه چرا عراق قطعنامه را نقض كرده است؟ 🔸️دستور ردههاي بالا همواره اين بود كه تيراندازي نكنيد؛ اما پس از گذشت زماني كوتاه، خيلي سريع به خطوط مقدم و واحدهاي جلويي، دستورات لازم براي دفاع از مواضع داده شد و مهمات به تمامي نقاط حساس ارسال شد. نيروهاي احتياط نيز در كوتاه ترين زمان به خط مقدم اعزام شدند و درگيري آغاز شد. 🔹️دشمن قصد داشت از مواضع ما عبور كند كه با پاسخ دندانشكن و استقامت دليرانة رزمندگان، نتوانست به هدفش برسد. در ديدگاه با دوربين تلسكوپي، خط مقدم را نظاره مي كردم كه ديدم عراقي ها وارد كانال هاي گروهان سوم ما شده اند و تكاوران با سرنيزه جنگ تن به تن را شروع كرده اند. 🔸️جنازة مزدوران عراقي در كانال ها انباشته شده بود. به سمت راست لشكر نگاه كردم. در سرازيري جادة كنار رودخانة كنگاووش، يك ستون زرهي با تعداد بسياري از نيروهاي عراقي به سوي خاك ايران در حال پيشروي بودند. با بيسيم اين خبر را به فرمانده تيپ اطلاع دادم كه براساس دستور ايشان قرار شد 35نفر از شكارچيان تانك كه براي اين كار آموزش ديده بودند، خيلي سريع با چند دستگاه خودرو، خود را به بالاي تپه برسانند. آنان هر كدام در گوشه اي كمين كرده، در انتظار نزديك شدن تانكهاي عراقي و شكار آنها بودند تا بتوانيم جاده را مسدود كنيم. 🔸️نقشه اين بود تا تيپ زرهي متجاوز عراقي را در همان مكان متوقف كنيم؛ زيرا شكل فيزيكي منطقه به گونه اي بود كه عراقي ها سربالايي را آهسته طي مي كردند و ما در محل سركوب و مشرف به ستون آنان بوديم. عراقي ها مغرور از پيروزي در ديگر مناطق، بدون اعزام ديدور و جلودار حركت ميكردند كه اين نقطه ضعف دشمن بود. بيسيم هاي فرماندهي هر كدام خبر ناگواري را دريافت ميكردند كه فرماندهي لشكر به همة آنان پيام پايداري و استقامت و روحيه ميفرستاد. سر و صداي بيسيم ها، غرش توپها و انفجار مهيب خمپاره هاي سرگردان، در هم آميخته بود. 🔸️هر كس اسلحه و تجهيزاتش را همراه داشت تا در صورت لزوم بتواند با عراقي ها درگير شود.گروههاي شكار تانك مي خواستند به سمت تانكها آتش كنند كه با بيسيم اطلاع دادند درگيري را قطع كنيد و به سوي تانكها شليك نكنيد. هر كس تيراندازي كند، مجازات خواهد شد. در ضمن با خودروها به يگان برگرديد. ما هم در اطاعت از دستور، با سرعت زياد محل را ترك كرده، به پاسگاه فرماندهي تيپ رفتيم. تقاضاي آتش پشتيباني از يگانهاي حاضر در خط، به اوج خود رسيده بود. نيروهاي پشتيباني نميتوانستند تمامي جبهه را پوشش دهند... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯