eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
💚تصویر امام خامنه ای بر سینه❤️ ✨ 🍃 👈از شخصي پرسيدم: از حركت☀️ امسال كه بيش از بيست ميليون به سوي رفتند چه چيزي فهميدي؟ گفت: يعني اينكه در#خون بر پيروز شد.اگر آن روز كاروان☀️ همگي به🌷 رسيدند، اما در واقع شدند كه بعد از قرن ها اين گونه از آنها ياد مي شود و مردم در مسير آن ها اين گونه قدم بر مي دارند. 🌷@shahidabad313 💢يادم هست چند ماه قبل و زماني كه به دست نيروهاي مردمي آزاد شد، يكي از انديشمندان غربي گفته بود: آنچه امروز در اتفاق مي افتد يعني پيروزي و☀️(رحمت الله علیه). ⚘@pmsh313 💢اين شخص ادامه داد: تعجب مي كنم كه عراقي ها با (امام) جنگ كردند، اما حالا عراقي كه فرزندان همان پدران هستند، براي با دشمني به نام⚡ به الگوهايي متوسل مي شوند كه از آن استفاده مي كردند. 🌷@shahidabad313 💢اين شخص ادامه مي دهد: استفاده از نمادهايي مانند و و روحيات خاص، براي عراقي ها چنان انگيزه اي ايجاد كرد كه شهر، مهمترين پايگاه را به راحتي آزاد كردند. ⚘@pmsh313 📌اين شخص به نام گذاري يكي از خيابان هاي به نام👇(رحمت الله علیه) اشاره كرده و مي گويد: اين ها همه بيانگر اين مطلب است كه به دل همه ي مردم كشورهاي مردمي صادر شده. از و و تا و و... ايراني ها بر اساس خود يعني☀️(علیه السلام) وارد ميدان شدند و زير بار نرفتند. و حالا همين ميان ملت هاي و در حال است. 🌷@shahidabad313 📌مردم نيز همين را الگوي خود قرار داده اند و مشغول با نيروهاي هستند.🌷 زماني كه وارد نيروهاي مردمي شد، به عنوان يك مورد توجه قرار گرفت. ⚘@pmsh313 ♨️او هميشه تصوير☀️ را روي سينه داشت. همين كار باعث شد كه بسياري از دوستان او نيز كه بودند همين كار را انجام دهند. 🌷@shahidabad313. 💢او به بسيار توجه مي كرد.☀️ و او مورد توجه قرار گرفت. در راستاي همين تأثيرگذاري بود که بحث و$پيشاني_بند را مطرح کرد.فرماندهان که به او اعتماد کامل داشتند، او را با صد ميليون تومان به فرستادند. ⚘@pmsh313 🌟او اجازه داشت هر طور که مي خواهد کند، اما🌷 رعايت مي کرد که از آن براي خودش خرج نکند. گاهي آنقدر رعايت مي کرد که را جايگزين وعده ي غذايي مي کرد! با اينکه زيادي براي خريد اقلام به همراه داشت اما حواسش بود که بهترين جنس ها را بخرد. مي کرد که براي به اين که توسط مردم تهيه شده بکشد تا هدر نرود. 💎براي مثال براي تهيه ي از به رفت تا از و ارزانتر تهيه کند. پيشاني بندها را در#چاپ کرده بود و به مي آورد تا خواهرانش آنها را بريده و آماده کنند.او مي کرد کاري که انجام مي دهد، به نحو باشد. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
◀️شروع جنگ ص ۷۸ ✔تقي مسگرها 💚روز اول جنگ❤️ ◀️صبح روز دوشنبه سي و يكم شهريور ۱۳۵۹ بود. ابراهيم و برادرش را ديدم. مشغول بودند. ◀️سلام كردم و گفتم: امروز عصر قاســم با يك ماشــين تــداركات ميره كردستان ما هم همراهش هستيم. 🍁@pmsh313 ◀️با تعجب پرســيد: خبريه؟! گفتم: ممكنه دوباره درگيري بشــه. جواب داد: باشه اگر شد من هم مييام. ظهر همان روز با حمله هواپيماهاي عراق جنگ شروع شد. همه در خيابان به سمت آسمان نگاه مي كردند. ◀️ســاعت ۴ عصر، سر خيابان بوديم. قاسم تشــكري با يك جيپ آهو، پر از وسايل تداركاتي آمد. علي خرّمدل هم بود. من هم سوار شدم. موقع حركت ابراهيم هم رسيد و سوار شد. گفتم: داش ابرام مگه اثاث كشي نداشتيد؟! 🍁@pmsh313 ◀️گفت: اثاثها رو گذاشتيم خونه جديد و اومدم.روز دوم جنگ بود. قبل از ظهر با ســختي بســيار و عبــور از چندين جاده خاكي رسيديم سرپل ذهاب. ◀️هيچ كس نمي توانست آنچه را مي بيند باوركند. مردم دسته دسته از شهر فرار مي كردند.از داخل شهر صداي انفجار گلوله هاي توپ و خمپاره شنيده مي شد. ◀️مانــده بوديم چه كنيم. در ورودي شــهر از يك گردنه رد شــديم. از دور بچه هاي ســپاه را ديديم كه دســت تكان مي دادند! گفتم: قاسم، بچه ها اشاره مي كنند كه سريعتر بياييد! 🍁@shahidabad313 ◀️يك دفعه ابراهيم گفت: اونجا رو! بعد سمت مقابل را نشان داد. از پشت تپه تانكهاي عراقي كاملا پيدا بود. مرتب شليك مي كردند. چند گلوله به اطراف ماشين اصابت كرد. ولي خدا را شكر به خير گذشت. ◀️از گردنه رد شديم. يكي از بچه هاي سپاه جلو آمد و گفت: شما كي هستيد!؟ من مرتب اشاره مي كردم كه نياييد، اما شما گاز مي داديد! قاسم پرسيد: اينجا چه خبره؟ فرمانده كيه؟! ◀️آن رزمنده هم جواب داد: آقاي بروجردي تو شهر پيش بچه هاست. امروز صبح عراقيها بيشتر شهر را گرفته بودند. اما با حمله بچه ها عقب رفتند... 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش ♻️برافروخته شدن شعله هاي جنگ توسط عراق 💥ايران به مفاد قرارداد 598 پايبند بود و به آن احترام ميگذاشت؛ اما عراق كه قرارداد 1975 الجزاير را يك طرفه ملغي اعلام و جنگي خونين را با ايران آغاز كرد، در اقدامي مشابه، قطعنامة 598 را زير پا گذاشت. 🔹️خبر حملة ناجوانمردانة عراق به همه جا اعلام شد. دشمن در فرصت به دست آمده، از هر سو وارد مواضع ايران شده، شروع به پيشروي كرد. حمله هاي هوايي شروع شد و آتش تهية توپ و تانك و خمپاره از هر سو باريدن گرفت. عراقي ها نيروهاي دفاعي ايران را آنچنان ضعيف مي انگاشتند كه به صورت ستون زرهي و بدون خط شكن و جلودار، به سمت ايران پيشروي مي كردند. 🔸️ما به لطف خداوند، فرماندهان شجاع و جواني از بهترين متخصصان اطلاعات و عمليات داشتيم كه ضمن شركت در تمامي عملياتهاي سخت و خونين، همواره كوچكترين زواياي منطقه و فعل و انفعالات دشمن را بررسي ميكردند. 🔹️شب سوم پس از پذيرش آتش بس بود كه خبر حملة ناجوانمردانة عراقيها از هر سو به گوش رسيد. ايران در پاسخ به اين عمل شرم آور، محافل جهاني را در جريان امور گذاشت؛ با اين وجود، دشمن از تمامي خطوط به داخل خاك ايران سرازير شده بود و رزمندگان متعجب بودند كه چرا عراق قطعنامه را نقض كرده است؟ 🔸️دستور ردههاي بالا همواره اين بود كه تيراندازي نكنيد؛ اما پس از گذشت زماني كوتاه، خيلي سريع به خطوط مقدم و واحدهاي جلويي، دستورات لازم براي دفاع از مواضع داده شد و مهمات به تمامي نقاط حساس ارسال شد. نيروهاي احتياط نيز در كوتاه ترين زمان به خط مقدم اعزام شدند و درگيري آغاز شد. 🔹️دشمن قصد داشت از مواضع ما عبور كند كه با پاسخ دندانشكن و استقامت دليرانة رزمندگان، نتوانست به هدفش برسد. در ديدگاه با دوربين تلسكوپي، خط مقدم را نظاره مي كردم كه ديدم عراقي ها وارد كانال هاي گروهان سوم ما شده اند و تكاوران با سرنيزه جنگ تن به تن را شروع كرده اند. 🔸️جنازة مزدوران عراقي در كانال ها انباشته شده بود. به سمت راست لشكر نگاه كردم. در سرازيري جادة كنار رودخانة كنگاووش، يك ستون زرهي با تعداد بسياري از نيروهاي عراقي به سوي خاك ايران در حال پيشروي بودند. با بيسيم اين خبر را به فرمانده تيپ اطلاع دادم كه براساس دستور ايشان قرار شد 35نفر از شكارچيان تانك كه براي اين كار آموزش ديده بودند، خيلي سريع با چند دستگاه خودرو، خود را به بالاي تپه برسانند. آنان هر كدام در گوشه اي كمين كرده، در انتظار نزديك شدن تانكهاي عراقي و شكار آنها بودند تا بتوانيم جاده را مسدود كنيم. 🔸️نقشه اين بود تا تيپ زرهي متجاوز عراقي را در همان مكان متوقف كنيم؛ زيرا شكل فيزيكي منطقه به گونه اي بود كه عراقي ها سربالايي را آهسته طي مي كردند و ما در محل سركوب و مشرف به ستون آنان بوديم. عراقي ها مغرور از پيروزي در ديگر مناطق، بدون اعزام ديدور و جلودار حركت ميكردند كه اين نقطه ضعف دشمن بود. بيسيم هاي فرماندهي هر كدام خبر ناگواري را دريافت ميكردند كه فرماندهي لشكر به همة آنان پيام پايداري و استقامت و روحيه ميفرستاد. سر و صداي بيسيم ها، غرش توپها و انفجار مهيب خمپاره هاي سرگردان، در هم آميخته بود. 🔸️هر كس اسلحه و تجهيزاتش را همراه داشت تا در صورت لزوم بتواند با عراقي ها درگير شود.گروههاي شكار تانك مي خواستند به سمت تانكها آتش كنند كه با بيسيم اطلاع دادند درگيري را قطع كنيد و به سوي تانكها شليك نكنيد. هر كس تيراندازي كند، مجازات خواهد شد. در ضمن با خودروها به يگان برگرديد. ما هم در اطاعت از دستور، با سرعت زياد محل را ترك كرده، به پاسگاه فرماندهي تيپ رفتيم. تقاضاي آتش پشتيباني از يگانهاي حاضر در خط، به اوج خود رسيده بود. نيروهاي پشتيباني نميتوانستند تمامي جبهه را پوشش دهند... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯