#خدا_برام_جبران_کرد
دقیقا چندماه بعد وقتی عموم به پدرم گفته بود قاسم برقکار که خاستگار رعنا بود حالا اومده خاستگاری دختر بزرگم با اجازه ت میخوایم جواب مثبت بهش بدیم به حرفای مامانم رسیدم ،،اما پدرم باز هم قبول نمیکرد که کار زن عموم باشه و میگفت اتفاقی بوده،،، تا اینکه شش ماه بعد فهمیدیم دخترعموی دومم با یکی دیگه از خاستگارهای قبلیم که یه مغازه ی خرازی داشت داره ازدواج میکنه...
اونموقع بود که پدرم دیگه حرف خاله و مامانم رو باور کرد.
وقتی بابام به عموم گفته بود که زن عموم با انگ بیماری به من خاستگارهام رو فراری میده عموم پس از فهمیدن ماجرا زن عموم رو حسابی کتک زده بود، اما چه فایده خاستگارهای به اون خوبی رو از دست داده بودم و بخاطر دروغ زن عموم و محیط کوچک محل زندگیمون حالا همه فکر میکردند من بچه دار نمیشم ،
#ادامهدارد
❌کپی حرام ⛔️