۲ همین کوفتی هم باعث مرگش شد بعد از مرگش بیشترین بار خونه افتاد گردن پسر بزرگم هر چی شوهرم خوش زبون و خوش اخلاق بود پسرم برعکس باباش بود بد اخلاق و فحاش هر چقدر میگفتم با این اخلاقت کسی‌ زنت نمیشه میگفت از خداشونم هست من مرد جذابی م، حرف نمیفهمید گفتم ایوب انقدر بداخلاق نباش محل نمیداد انقدر کار کرد و کرد تا بالاخره تونست ی خونه برای خودش بخره موتور داشت و گفت مونده ی ماشینم بخرم اون دوتا پسرامم‌ کار میکردن اما نه مثل ایوب اون خیلی تلاش میکرد ولی عصبی بود کافی بود تو خونه یکی بهش حرف بزنه یا مطابق میلش نباشه بلند میشد و دعوا میکرد خیلی فحش میداد تو در و همسایه ابرو برام نذاشته بود ❌❌