#بار_کج ۲
این کار هر روزش بود بابامم اندازه ی بخور نمیر فقط خرجی خونه رو میداد برای راحتی مادرم هر موثع میرفتم خونشون بهش پول میدادم و خریدای مختلف میکردم که کم و کسری نباشه وضع مالیم خیلی خوب شده بود، ی روز بابام زنگ زد و گفت به دادم برس بی چاره شدم رفتم خونشون و بهم گفت که برادرم گولش زده و تمام اموالش رو ازش گرفته پیگیری کردم دیدم بابام خودش زده به نام برادرم، برادرمم خونه رو فروخته و باید تخلیه کنن خودشم غیب شده بود خیلی ناراحت شدم رفتم برای پدر مادرم ی خونه کوچیک خریدم
ادامه دارد
کپی حرام