۱ من خیلی از زندگیم ناله می‌کردم و می‌گفتم که این چه وضعشه ما همش غرق مشکلاتیم، کل مشکلات من نهایتش می‌شد یه مقدار تامین مخارج خونه و چیزهای روزمره مثل بقیه مردم مشکلات منم مثل هموناست خیلی خودمو ناراحت می‌کردم و درگیر می‌کردم که چرا اوضاع من اینجوریه هر بار که مینشستم توی هر جمعی شروع می‌کردم به ناله کردن یه روز زنم بهم گفت این همه ناله کردی چی نصیبت شده به خدا مردم مشکلات بدتر از ما دارن ولی تو فکر می‌کنی ما خیلی غرق مشکلاتیم و دیگه خیلی بدبختیم بهش گفتم مشکلات ما از مردم بیشتره ما باید قسط وام بدیم تامین مخارج خونه و بچه‌ها هست انقدر من درگیرم که نمی‌تونم هیچ کاری انجام بدم زنم بهم گفت اگر مشکل داری خب تلاشتو بیشتر کن قرار نیستش که صبح تا شب بشینی فقط ناله کنی ادامه دارد کپی حرام