1 سلام من نازنینم و سه ماهه با شوهرم عقدم شوهرم داروسازه و محیط اطرافش پر از دختره و همین خیلی ناراحتم می‌کنه. تازگی ها بهش شک کردم و مدام از هر فرصتی برای چک کردن گوشیش استفاده می‌کنم. شاید اعتماد بینمون کاملا از بین رفته و فقط به خاطر رفتارای مشکوک خودشه. یه روز رفتم سر وقت گوشیش و رمزش زدم همین که خواستم برم تو پیامهاش متوجه شدم برای پیام‌ها رمز گذاشته که نمی‌تونم وارد شم. چرا اینکارو کرده؟ قبلا که رمز نداشت ! ذهنم بدجوری مشغول بود که صداش از پشت سرم بلند شد نازنین. به سمتش برگشتم و هول جواب دادم جانم. تنم بدجوری گر گرفته بود.یعنی حدسم درست بوده و داره بهم خیانت می کنه گوشیش همونطور تو دستم خشکم‌برده بود. سئوالی نگاهی به دستم انداخت و گفت گوشی من دست تو چیکار می‌کنه؟ هول شدم و بدجوری اضطراب داشتم . به پته تته کردن افتادم میخواستم به گوشی خودم زنگ بزنم نیستش. با اشاره ای به پذیرایی گفت گوشیت روی کاناپه . بعدش مشکوک گوشی رو از دستم گرفت من باید برم داروخانه دیرم شده ادامه دارد... کپی حرام