6 رفتم و همه چیز رو از روز اول آشنایی با اشکان تا به امروز بهش گفتم. خانم امیدی خیلی ناراحت شد و بهم گفت که متوجه رفتارای مشکوکم شده اما اگه زودتر باهاش درمیون می‌ذاشتم مانعم می‌شد و نمی‌ذاشت این راهو ادامه بدم. خانم امیدی بهم گفت که اشکان تنها قصدش فریب دادن من و کشیدن من به بیراهه هست . خودم متوجه شده بودم اما کاش زودتر می‌فهمیدم‌ و به درسم می‌رسیدم تا ادن همه تلاشم به هدر نمی‌رفت‌ .‌با کمک خانم امیدی اشکان رو از از زندگیم بیرون کردم از فضای مجازی بلاکش کردم کاری که باید همون لحظه اول می‌کردم . خیلی با خودم تمرین کردم تا اشکان و اشتباهی که کردم رو فراموش کنم . سه هفته ای که مونده به کنکور رو حسابی تلاش کردم و کتابارو مرور کردم‌. برای پرستاری قبول شدم‌ امسال سال اول داشنگاه رو تموم کردم و دارم برای سال دوم آماده میشم. اشکان بزرگترین اشتباه زندگیم بود که منو از درس عقب انداخت اما خداروشکر که به لطف خودش خیلی زود فهمیدم و از راه اشتباهم برگشتم. پایان. کپی حرام‌.