eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
8.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
7.3هزار ویدیو
123 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
1 سلام من الهام هستم ۲۱ ساله‌که سال قبل سخت برای کنکور تلاش می‌کردم خودم علاقه ای به درس نداشتم اما خانواده‌ام اصرار داشتن که باید پزشکی قبول شم. سخت تلاش می‌کردم به اجبار خانواده ولی از هم پاشیده بودم. کاملا از بین رفته بودم و تمام امیدمو از دست دادم و متاسفانه در آخر هم شکست خوردم و به سختی برای رشته پرستاری قبول شدم‌. کار روز و شبم شده بود درس خوندن ... یک روز که تایم استراحت تو فضای مجازی بودم اتفاقی با پسری آشنا شدم‌ . مسیجی برای اومد بازش کردم _ سلام خوبی؟ چه خبر؟ با تعجب چند باری مسیج رو خوندم آیدیش به نام اشکان بود. همچین کسی رو نمی‌شناختم . دوباره پیام داد_ هستی؟ مشغول نوشتن شدم_ بله هستم . ببخشید شما؟ پیام‌رو فرستادم و تا اومدن جواب منتظر موندم. ادامه‌دارد . کپی حرام.
2 طولی نکشید که جواب داد_ اشکانم دیگه . اشتباه گرفته بود ...مشغول نوشتن شدم_ ببخشید به جا نمی‌آرن فکر کنم اشتباه گرفتین . پیام رو فرستادم و خواستم صفحه کامپیوتر رو ببندم اما فوری جواب داد. _بله فکر کنم اشتباه شده. مسیج بعدی فوری پشت سرش اومد_ اما می‌تونیم باهم آشنا شیم. همونطور که گفتم من اشکان هستم 22 سالمه. من تا الان از این دوستی ها نداشتم‌ . دوران دبیرستان خیلی از بچه ها دنبال این کار می‌رفتن اما من رغبت آنچنانی نداشتم. الانم نمی‌خواستم جواب بدم اما یک لحظه عکس پروفایلش جلب توجه کرد . بازش کردم و همونطور مات به عکس خیره شدم . عجب پسر خوشتیپی بود .نمی دونم یک لحظه چی شد که تمام هوش و حواسم به این پسر و عکسش پرت شد‌. داشتم وسوسه می‌شدم که جواب بدم اما از طرفی نمی‌خواستم درگیر همچین موضوعاتی بشم. ادامه دارد. کپی حرام.
4 جوابشو سر سریع دادم_ ببخشید من فعلا باید برم برمی‌گردم فعلا. سریع صفحه رو بستم و کامپیوتر رو خاموش کردم. به سمت کتابام هجوم بردم برنامه خسته کننده این روزام درس‌. هیچ امیدی نداشتم و خیلی کلافه بودم. مشاورم بهم امید میداد که درسته سخته اما چند سال سال مزد زحماتت رو می‌گیری. من که باور نداشتم. دو سالی که کنکور شرکت کردم کلی تلاش کردم اما رتبه ام خوب نیومد . امسال هم می‌ترسم همین بلا سرم بیاد .همه می‌گن تلاش امسال تا به الان خیلی بیشتر بوده و اینبار حتما قبول می شی. با اینکه تایم درس بود و مشغول کتاب ها بودم اما بازم تمام هوش و حواسم پیش پسری بود که تازه باهاش آشنا شده بودم. اصلا تمرکز نداشتم‌و دلم می‌خواست برم با اشکان چت کنم. اعتراف می کنم که خیلی بی تمرکز شده بودم و تمام حواسم پیش اون پسره بود. ادامه دارد‌. کپی حرام‌.
5 آخر شب قبل خواب رفتم و دوباره باهم چت کردیم . کار هر روزم شده بود چت کردن با اشکان. نمی‌تونستم ازش دل بکنم. همه چیز رو براش گفته بودم از سخت گیرای خانواده برای درس خوندن و پزشکی قبول شدن تا بی میلی خودم. اشکان می‌گفت من مخالفم و نمی‌خوام وقت خودتو برای درسی بذاری که بهش علاقه نداری. احساس می‌کردم با بقیه فرق داره. اما از طرفی عذاب وجدان داشتم به همه دروغ می‌گفتم. به بهانه درس خوندن درو قفل می‌کردم و با اشکان چت می‌کردم. مشاورم بهم می‌گفت که کاملا عوض شدی و تو درست خیلی افت داشتی . نمره آزمون هام همه پایین اومده بودم‌. یکی دو ماهی می گذشت و به کنکور نزدیک می‌شدیم‌‌. وقتی اشکان ازم خواست عکس های منشوری از خودم، بدنم، براش بفرستم اون موقع کم کم داشتم به خودم می‌اومدم. چطور می تونست انقد رک از من همچین عکسایی بخواد . با اینکه خیلی بهش وابسته شده بودم اما تصمیم گرفتم که با مشاوره م حرف بزنم. ادامه دارد . کپی حرام.
6 رفتم و همه چیز رو از روز اول آشنایی با اشکان تا به امروز بهش گفتم. خانم امیدی خیلی ناراحت شد و بهم گفت که متوجه رفتارای مشکوکم شده اما اگه زودتر باهاش درمیون می‌ذاشتم مانعم می‌شد و نمی‌ذاشت این راهو ادامه بدم. خانم امیدی بهم گفت که اشکان تنها قصدش فریب دادن من و کشیدن من به بیراهه هست . خودم متوجه شده بودم اما کاش زودتر می‌فهمیدم‌ و به درسم می‌رسیدم تا ادن همه تلاشم به هدر نمی‌رفت‌ .‌با کمک خانم امیدی اشکان رو از از زندگیم بیرون کردم از فضای مجازی بلاکش کردم کاری که باید همون لحظه اول می‌کردم . خیلی با خودم تمرین کردم تا اشکان و اشتباهی که کردم رو فراموش کنم . سه هفته ای که مونده به کنکور رو حسابی تلاش کردم و کتابارو مرور کردم‌. برای پرستاری قبول شدم‌ امسال سال اول داشنگاه رو تموم کردم و دارم برای سال دوم آماده میشم. اشکان بزرگترین اشتباه زندگیم بود که منو از درس عقب انداخت اما خداروشکر که به لطف خودش خیلی زود فهمیدم و از راه اشتباهم برگشتم. پایان. کپی حرام‌.