تا روز رای گیری شوهرم از صبح رفت بیرون برای اینکه بره سراغ صندوق های رای و نذاره اشناهاش رای بدن میگفت یه رای هم ی رای هست و تا حدودی موفق هم بود که نذاره رای بدن، بهش زنگ‌زدم و گفتم‌ میخوام رای بدم اما فکر کرد شوخی میکنم و گفت برو منم با وجودی که میدونستم بدش میاد اما به امر رهبر با بچه هام رفتم‌ برای رای دهی، با افتخار رای دادم و برگشتم خونه زنگ‌زد حاضر شید بریم پرورش ماهی با موتور ماهی بخریم ماهم رفتیم و تو راه برگشت گفتم رای دادم وسط بیابون منو از موتور پیاده کرد و رفت در عرض چند ثانیه برگشت و سوار شدم از همونجا تا خونه فقط با مشت منو میزد به خانواده و پدرم فحاشی میکرد و به اقای رییسی هم فحش میداد مارو اورد خونه و به قدری منو زد که تمام‌صورتم کبود بود و دنده هام درد میکرد اینقدر موهام و کشید که کف سرم در گرفته بود... ✍ادامه دارد... #⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃