#مرد_رمانتیک
اون شب گذشت، فکر میکردم اگه بچه دار بشیم مسوولیت پذیرتر میشه،اما الان با وجود یه بچه میلاد نسبت به قبل بدتر شده و اصلا اهمیتی برای من و دخترمون قایل نیست،مادرم یه روز گفت: پسرعموت به اون خوبی رو رد کردی تا زن این یه لا قبا بشی تا هرروز زیر یه چشمت کبود باشه؟راست میگفت پسر عموم با دختر عمه م ازدواج کرده و هردوخوشبخت هستند واقعا پدرم راست میگفت ادمی که دین نداره انسانیت هم نداره ،درست مثل میلاد.،،من چوب حماقت و سادگی خودم رو خوردم فکر میکردم ادمی مثل میلاد که قبل از ازدواج
اونهمه قربون صدقه م میرفت واقعا مرد زندگیه،نمیدونستم که اینجور ادما اتفاقا اصلا قابل اعتماد نیستند.دختر خواهرشوهرم با یکی مثل میلاد ازدواج کرده،خوبه اینجوری مادرشوهرم و دخترش میتونن بفهمن چه به روزگار من اوردند.
#پایان
❌کپی حرام ⛔️