شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت چهل و یکم داستان #شهیدتورجی_زاده...🌷 احترام به سادات را
بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت چهل و دوم داستان ...🌷 اسراف راوی: دکتر سید احمد نواب   خیلی دقت می کرد. مواظب بود چیزی از غذا اسراف نشود. همیشه اینطوربود .معمولا نمی گذاشت از سفره چیزی اسراف شود . یا حتی درآب وضو و... محمد همیشه دقت داشت . مواظب بود هیچ مکروهی از او سر نزند . چه رسد به اسراف که حرام است و خدا اسراف کاران را برادران شیطان معرفی کرده . نه تنها خودش بلکه دیگران را هم به رعایت این موارد توصیه می کرد .الگوی کاملی از دین داری بود. کسی نمی توانست عملی مخالف دستورات دین از او مشاهده کند. در عین حال بسیار خوش برخورد بود. به همین علت تمامی بچه های رزمنده عاشق او بودند. با اینکه فرمانده بود اما کارت تدارکات گرفته بود ! یعنی مسئول تدارکات گردان بین او و بقیه نباید فرقی بگذارد! هرچیزی که به بچه های گردان تحویل می داد به محمد هم همان را می داد. همیشه موقع غذا در کنار بچه های گردان بود.همان چیزی را می خورد که بقیه بچه ها میخورند. * ناهار مرغ دادند. برنج و مرغ.حسابی هم می کشیدند.بچه ها شوخی می کردند و می خندیدند. می گفتند: لشکر ولخرجی کرده ! نکنه می خواستند مرغها رو دور بریزند! نکنه مرغها خراب بوده و ...   صرف ناهار تمام شد . معمولا محمد هر روز ناهار در یکی از چادر ها بود. محمد از چادر خارج شد .   سراغ بقیه چادرها رفت . همینطور که جلو می رفت بر عصبانیتش افزوده می شد.   ظرفهای غذای نصفه ! برنجهای اسراف شده! بعضی از بچه ها استخوان مرغ و ... به هم پرتاب می کردند! فریاد زد وهمه بچه ها را به خط کرد .کل نیروها در چند دقیقه با تجهیزات پشت سر هم ایستاده بودند. دستورحرکت داد همه به ستون راه افتادند .آن روز حسابی همه را اذیت کرد .بچه ها می گفتند: بابا نخواستیم ! یه مرغ هم که خوردیم از دهن ما درآورد !   بعد از کلی اذیت کردن همه را جمع کرد .بعضی از بچه ها نمی دانستند چرا محمد این کارها را می کند. بعضی می گفتند کارهای تورجی بی دلیل نیست . * برادرها اگر شما را تا اینجا آوردم واذیت کردم فقط یک دلیل داشت .بعد مکثی کرد وگفت: خدا از قومی که اهل اسراف باشند برکت را می گیرد . مااینجا هستیم که قدمی به خدا نزدیکتر شویم. اینجاهستیم برای رضای خدا. مگر خدا در قرآن مبّذرین را برادران شیطان معرفی نکرده. مگر به کسانی که ریخت وپاش اضافه دارند .اسراف می کنند. نافرمانی خدارا انجام می دهند. وعده عذاب نداده .چرا ما بیش از اندازه ای که می خوریم غذا تحویل می گیریم ! چرا این همه برنج ومرغ در چادرها ی گردان اسراف شد ! غذا که خوب بود .شما یا کم غذا می گرفتید یا وقتی زیاد تحویل گرفتید همه را می خوردید . چرا بعضی ها در خوردن نان ، کنار آن را نمی خورند.ما چه زمانی بایداین مسائل را رعایت کنیم ؟! اگر در جبهه که محل آدم شدن ومبارزه با نفس است این کارهارا نکنیم هیچ وقت نمی توانیم . ...... 📚 کتاب یازهرا    ♥⃢ 🍀کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯